بسمه اللطیف
جان نثار عشق
دلم در این شب تاریک یار لازم داشت
در اوج غصه و غم غمگسار لازم داشت
تلاطم طلب عشقِ ناخودآگاهم
فزوده بود بسی و مهار لازم داشت
شده است جامعه چون زمهریر و این سرما
شمیمی از نفس نوبهار لازم داشت
گل وجود به خواهانی شکوفایی
فرار در دل یک لاله زار لازم داشت
برای آن که جنون را ز خود برانم دل
به کوی خاطره گشت و گذار لازم داشت
مجال شرح غزل تنگ بود و این گفتار
به شرح خود سخن بی شمار لازم داشت
شبی گذشت به سختی و در سحر مهدی
هزار بوسه از آن گلعذار لازم داشت
ببین به آینه شعر خود که حضرت عشق
برای موکب خود جان نثار لازم داشت
#مهدی_رستگاری
چهارددهم اردیبهشت سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
چهارم مه سال ۲۰۲۳ میلادی
غزل سرایی گروه ادبی《گلشن شعرا》
دفتر شعر روزگاران
۸۵۱
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 7
امیر عاجلو 15 اردیبهشت 1402 12:41
مهدی رستگاری 15 اردیبهشت 1402 14:37
درود و سپاس
مهدی رستگاری 17 اردیبهشت 1402 21:42
قاسم لبیکی 16 اردیبهشت 1402 12:49
درود بر شما
غزل خوبی سروده آید
سپاس
مهدی رستگاری 17 اردیبهشت 1402 21:44
درود و سپاس
بهاالدین داودپور 17 اردیبهشت 1402 06:53
درودشاعرگرامی زیبابود
مهدی رستگاری 17 اردیبهشت 1402 21:45
درود و ارادت