بسمه اللطیف
بیهودگی
بس که بیهودگی از سیرت دوران دیدم
دامن از جامعه خویش فراهم چیدم
غیر از شعبده و روی و ریا هیچ نبود
آنچه از مدعیان در صف معنا دیدم
ناامیدانه در اینجا سپر انداخته ام
من که یک عمر به ناکامی خود جنگیدم
من از این رنج و تباهی که در این جامعه است
ناشکوفا به گلستان جهان خشکیدم
در محیطی که فساد از همه سو شرط بقا است
از درون مُردم و در خویش فرو پاشیدم
باز پرس از خودت این را ز چه روی است که من
باز در ترک وطن غرق شک و تردیدم
مهدی این پرسش بی پاسخ تو آن دردی است
که من از آن به شب و روز به خود پیچیدم
#مهدی_رستگاری
پنجم اردیبهشت سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
بیست و پنجم آوریل ۲۰۲۳ میلادی
دفتر شعر روزگاران
۸۳۳
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 31 اردیبهشت 1402 10:34
درود و سلام موفق و مانا باشید
مهدی رستگاری 31 اردیبهشت 1402 14:12
درود و سپاس