بسم رب الغیب و الشهاده
خورشید معارف
تقدیم به محضر نورانی حضرت زین العابدین علیه السلام
ای دل پردردت آزرده ز داغ یادها
سیل اشکت حاکی از خاموشی فریادها
لاله ها بیمار از رنجوریت در کربلا
باقی از ابقای تو مُدهامت شمشادها
از لهیب آتش تب در تن بی تاب تو
میخروشیدند در عالم تمام بادها
جمله عالم منهدم بود ار نمیتابید از
وجه پاک تو شعاع قدسی امدادها
از طنین خطبه ات گردید تا روز ابد
منبر شام بلا افشاگر بیدادها
نور بر نور دعایت چون به تصحیف آمده
آتش از سجاده دربگرفته در الحادها
کاش میدیدند خورشید معارف در توو
گم نمیشد آدمی در ناکجاآبادها
ای پناه اهل ایمان دست گیر از من دراین
روزگار بی امان فتنه و افسادها
سست ایمانم فرو مگذار و یاری کن مرا
در جهان کفر و شرک وسلطه اَندادها
این امیدم هست کز فیض توسل جان من
هم درآید در شمار و در صف منقادها
مهدی ار جویای ایمان به حقی از خدا
میطلب آن را به نزد سید سجادها
خاک زین العابدین را توتیای چشم کن
تادهد مولای من پاسخ به استمدادها
مهدی رستگاری
پانزدهم آبان سال یکهزاروسیصدونودوسه خورشیدی
دفتر شعر شیدایی
۵۲۳
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 09 امرداد 1402 10:06
لطیف و دلنشین
مهدی رستگاری 09 امرداد 1402 16:47
درود و سپاس فراوان
سروش اسکندری 10 امرداد 1402 08:08
درود بر شما
مهدی رستگاری 13 شهریور 1402 13:37
درود و سپاس