بسمه المهیمن
درد بی اندازه
این درد بیاندازه که پایان ندارد
در امتداد ابتلا درمان ندارد
آشفته و بدحالم و بیمار و ناشاد
چون رعشههای زندگی پایان ندارد
بی شک تمام زندگی از جنس مرگ است
در هر کجا بالندگی جریان ندارد
بر قهقرای رشد بالیدن که هرگز
سنخیتی با فطرت انسان ندارد
یک عمر آب و خاک و ثروت رفت بر باد
این وضع گویا تا ابد سامان ندارد
این سرزمین سوخته سرمایه ای جز
این مردم نابود مرگ ارزان ندارد
مهدی به نام زندگی در این خرابات
جسمی به جا مانده است اما جان ندارد
تصویر آینده چو تصویر کویری است
که ساکنی جز باد سرگردان ندارد
#مهدی_رستگاری
بیست و پنجم آبان سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
شانزدهم نوامبر ۲۰۲۳ میلادی
غزل سرایی گروه ادبی《گلشن شعرا》
دفتر شعر روزگاران
۹۶۷
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 24 آبان 1402 16:07
درود و سلام موفق و مانا باشید
مهدی رستگاری 25 آبان 1402 10:01
درود و سپاس
سروش اسکندری 25 آبان 1402 10:40
درود بر شما جناب رستگاری عالی سرودید
مهدی رستگاری 28 آبان 1402 07:51
درود و سپاس