بسمه العزیز
ورطه آشفتگی
ای ابر سیه روز که در حال گذاری
وقت است که گریان شوی و اشک بباری
فرقی نکند روز و شب مردم اینجا
در ورطه آشفتگی و فقر و نداری
شمشاد قدانند که از جور خمیدند
این مردم بیچاره افتاده به خواری
خودباختگی شیوه مطلوب ترقی است
در جامعه ای که شده از ماهیت عاری
سهم علف هرز شده پهنه این باغ
چون قطع شده قامت هر سرو و چناری
چندی است که توفان خزان گشته مسلط
بر کوچه به جای نفس باد بهاری
کوکوی خلایق همه جا پر شده است و
از روی جهان محو شد آواز قناری
در سیر سماوات خود ای ابر سیه روز
اینک بشنو این سخن تلخ تو باری
این شعر همان آه بلندی است که گردید
از ذهن و دل جامعه غم زده جاری
#مهدی_رستگاری
نوزدهم سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
دهم دسامبر ۲۰۲۳ میلادی
غزلسرایی گروه ادبی 《گلشن شعرا》
دفتر شعر روزگاران
۹۷۵
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 05 دی 1402 09:48
.مانا باشید و شاعر
مهدی رستگاری 05 دی 1402 10:20
درود و سپاس
فرامرز عبداله پور 05 دی 1402 13:24
درودبرشما جناب رستگاری عزیز
بسیارزیباودلنشین بود
آفرین برشما وقلم توانمندتان
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
????????????????????????????
????????????????????????
????????????????????
????????????????
❤❤❤
????????
????
مهدی رستگاری 06 دی 1402 07:36
درود و سپاس فراوان. لطف دارید چناب عبدالله پور