(به روش متغیّر خوشه ای) در بخش های بعدی با این روش و یا قالب جدید آشنا خواهید شد.
بخش یکم ، قسمت اول، شامل 55 بیت(ویرایش شده)
سَر، به”بِسم الله الرَحمنِ الرَحیم “
می نـهَم بر ساحتِ ربِّ کریم
می نهَم سَر، تا سَر افرازی کنیـم
پَرده ای از عشق را بازی کنیـم
1.عاشقانه از حریمِ سرِّ یار
2.می سرایم عشق را بهرِ نگار
3.از دلِ زیبا پرستِ بی شکیب
4.بشنو اکنون نکته هایی بس غریب
5.تا به ضدم بر نخیزند اهلِ قال
6.شعر من باشد تصاویرِ خیال
7.هست سیمرغ خیالم ، تیز پَر
8.آشیانش بر فرازِ تیشتر[1]
9.تیشتر اِستاره ی زیبایِ دل
10.تیشتر انگیزه ی غوغایِ دل
11.دیده ام سیمرغ ذهنم رام نیست
12.وحشی پروازِ من آرام نیست
13.عقل را گو دفتر خود را بِهِل[2]
14.بشنو اکنون نغمه ی سیمرغِ دل
15.مرغ پرواز ست و ره پیمای عشق
16.آشنا با وسعتِ دنیای عشق
17.گر براین دنیا درآیی از خدا
18.گونه گون بینی نگارم آیه ها
19.در دل یک ذرِّه اش کیهان بود
20.راهِ شیری یک اتم از آن بوَد
21.گر تو خود بر این اتم خوش بنگری
22.پی به رازِ آسمانها می بری
23.در فضا باشد اَبَر چالِ سیاه
24.در درونش نی خطا و نی گناه[3]
25.بَطنِ آن را عالمان پوییده اند
26.ذرّه اش را کهکشانی دیده اند
27.من به چشم جان بسی کاویده ام
28.در فضا خود بذر انسان دیده ام
29.بذر انسان بذر هر موجود را
30.بذر هرچه بود وهر نابود را[4]
31.دوست چون حاضر بود در مغز و پوست
32.نیست موجودی نگوید ذکرِ دوست[5]
33.ذرّه ها زین رو همیشه ذاکرند
34.بیش یا کم هرچه باشد شاکرند
35.ذرّه ها را این شعور ومعرفت
36.من نمی بینم که باشد بی جهت
37.عشق چون در ذرّه ها دارد حضور
38.ذرّه ها هستند بی شک با شعور
39.روحِ ذره ، روح ما ، روحِ خداست
40.وحدت از این رو دِلا آئین ماست
41.از تفرق نیست هرگز دین شان
42.وحدتی زیبا بود آئین شان
43.تا بپا سازند غوغایی ز نور
44.در دل هم رفته با شوق و شعور
45.واعتصم گویان[6] به وحدت می رسند
46.بعد از آن وحدت به قدرت می رسند
47.همّتِ عالیِ ذرّاتِ جهان
48.خلق سازد بس اَبَر نو اختران
49.کهکشان در کهکشان غوغایِ شان
50.جان فدای همّتِ والایِ شان
51.حاصلِ ناچیزشان خورشید ماست
52.قسمتی زانان همین سیاره هاست
53.گِردِ خود سیاره ها در چرخشند
54.وان همه بر گِردِ خور در گردشند
55.جاذبه دانم که از ذاتِ خداست
56.وین پدیده، هر چه خواهی در فضاست
57.ذرّه ها شوقِ و شکوه داورند
58.نقش ها ی ایزدی برجان زدند
59.لحظه لحظه عشق بازی می کنند
60.در فضا خورشید سازی می کنند
61.ضرب با مجذور نوری می شوند
62.ناگهان آغازِ شوری می شوند
63.زانفجار شوقِ شان باید که دید
64.چرخ های بی شمار آید پدید
65.بی نهایت کهکشان از ذرِّه ها
66.جمله می رقصند در اوج سما
67.رقص های کهکشان را دیده ام
68.نغمه های سازشان بشنیده ام
69.بوسه های کهکشان اند آتشین
70.رقص ها هست زیبا، دلنشین
71.خوشه هایِ کهکشان چون زلفِ یار
72.حلقه زد، بس حلقه های بی شمار
73.این همه بنگر نگارا با « اَبَر
74.خوشه های کهکشانی » ، در سفر
75.شد اَبَر خوشه ز نوع کهکشان
76.ذرِّه ای کوچک به قلبِ این جهان
77.”ماده ی تاریک”[7] باشد در فضا
78.زنده گرداند همانا مرده را
79.بشنو از جان ، خود انرژی سیاه
80.هست تا هستی نگردد خود تباه
81.چون جهانی از درون پاشیده شد
82.ماده ی تاریکِ آن بلعیده شد
83.ماده ی تاریک را نامم چه؟ ((خام))
نو به نو سازد جهان را، بالدوام
84. نو به نو سازد جهان را، بالدوام
85.از «انرژی سیه»[8] بشنو که آن
86.می دمد روحِ محبت بر جهان
87.منشاء دانش در آنجا دیده ام
88.خوشه ی دانش ز آن بر چیده ام
89.آن انرژی سیه آرام و مست
90.می نوازد ذرِّگان را هرچه هست
91..ذرِّه ها را جان قوی سازد ز خود
92.آدمی هرگز ازآن آگه نشد
93.مرکز قدرت بود آنجا نگار
94.می شود بر چشمِ دانش آشکار
95.در فراسویش جهانِ دیگری ست
96.عشق را از آن بسی بازیگری ست
97.اتفاقی نیست این هستی نگار
98.سازه ها دارند یک پروردگار
99.نکته ها در ذره پنهان شد بسی
100. کی بدان آگاه می گردد کسی؟
101.ای بشر اکنون چرا بی همتی؟
102.فکر نامی و زری و قدرتی!
103.مرده می آیی و مرده می روی
104.کی کنی فهمِ کلامِ مثنوی
105.«اندک اندک جمعِ مستان می رسند»[9]
106.عاشقانِ کویِ هَستان می رسند
107.اندک اندک جهل پنهان می شود
108.رستمِ دانش به میدان می شود
109.اندک اندک باده می جوشد به خُم
110.با نوایِ اَصبَحَ تا ماؤُکُم[10]
ادامه دارد.
نظر 15
-
مسعود مدهوش 31 اردیبهشت 1399 00:38
درود بر استاد گرانقدر،شاعر معاصر ایران
استاد گرامی بسیار زیبا و سخت ، مطمئنم بسیار برای سرایش چنین شاهکاری زحمات فراوان کشیده اید،خسته نباشید.
بر شعر و فرهنگ ایران زمین همیشه بتابید گرانسنگ
-
طارق خراسانی 31 اردیبهشت 1399 08:02
سلام و درود بر جناب مدهوش
سپاس از حضور پر مهر آن عزیز جان
در پناه خدا
-
-
-
-
-
-
-
حمید آرامیان(آرام) 01 خرداد 1399 15:21
استاد وسرورم شاعر وادیب کرانقدر حضرت استاد خراسانی بزرگمهر اثری فاخر را از گلشن ادبستانات خوانش نمودم ولذت وافر بردم شاد و مانا زی با قلم نویسا آمین
-
طارق خراسانی 01 خرداد 1399 17:06
سلام و درود بر حضرت استاد آرام
وجود آن حضرت سعادتی ست برای اهل شعر و ادب
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
samin A
-
حنانه مومنی
نقد 6
ابراهیم حاج محمدی 31 اردیبهشت 1399 04:27
درود حضرت دوست
اجمالا آخرین مصرع (( شماره ۱۱۰)) را تغییر دهید چون نامفهوم و اشتباه است و آیه ی قرآن اینگونه نیست بلکه
{{ قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍ}} است {{انّ}} به تشدید نون بر سر افعال ناقصه همچون {{ اَصبَحَ}} نمی آید . ضمنا {{اَصبَحَ}} به فتح آخر است
به ضرورت شعری نمی توان آیه ی قرآن را تغییر داد آن هم بصورت اشتباه و غلط. در اینگونه موارد حتما با فردی که آشنا به زبان عربی است مشورت باید کرد.
نقد مفصل بر چند بیت از طریق واتساپ ارسال می شود
طارق خراسانی 31 اردیبهشت 1399 07:36
سلام و تحیات بر حضرت دوست
شک ندارم که در زبان عربی و مفاهیم قرآنی شما یکی از برترین اساتید مبرز و شخصیت شناخته شده فرهنگی کشور بوده و بدون هیچ تأملی فرمایش آنحضرت را پدیرفته و امیدوارم
با کمک آن گرانمهر مشکل حل شود و اگر این امر صورت نگیرد باید حذف گردد.
سپاس از حضور نقادانه ی موثر آن عزیز جان
در پناه خدا شاد و سلامت باشید.
طارق خراسانی 31 اردیبهشت 1399 07:53
حضرت استاد می شود بنا یه ضرورت رعایت وزن اینگونه نوشت؟
جابجایی اِن
با نوایِ اَصبَحَ اِن ماؤُکُم
با سپاس
ابراهیم حاج محمدی 31 اردیبهشت 1399 08:32
درود .
نه نمی شود . یا از صنعت تلمیح استفاده کنید یا از خیر این بیت بگذرید.
طارق خراسانی 31 اردیبهشت 1399 15:39
سلام‌مجدد
محبورم از صنعت تلمیح استفاده کنم
با نوای اَصبَحَ تا ماؤُکُم
فکر کنم‌اینگونه مشکلی وجود نداشته باشد.
در ءناع خدا
علی معصومی 02 خرداد 1399 04:28
درود ها بر شما
جناب خراسانی نازنین
◇◇◇◇
"دل هر ذره ای که بشکافی
آفتابیش در میان بینی"
◇◇◇◇
و چه عنوان قشنگی دارد
مثنوی های خدایی این اند
♡♡♡♡
مجالی دیدم که به اشارات و استعارات این سروده دلی نکاتی بنویسم
بزرگترین سانتریفیوژ های جهان که در یاتاقانهای الکترو مغناطیس استوارند، و گردشگری بدون اصطکاک سطوح جامد دارند، با سرعتهای ۱۲۰۰۰۰ دور در دقیقه و در صفحه ای دایروی و دو بعدی می چرخند.
حال آنکه الکترونهای یک اتم، در فضایی از پوسته های کروی سه بعدی و با سرعت حدود ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰دور در ثانیه (دقت فرمایید در ثانیه) حول هسته می چرخند و اگر کوچکترین برخوردی با هم داشته باشند، فرو پاشی هسته ای رخ می دهد
تا اینجا را همگان تا حدودی می دانند.
دوستی که دانشجوی فیزیک ذرات بود در بحث اشاره می کرد که کوچکترین ذرات مادی شامل اتم، الکترون و پروتون و نوترون شناخته شده اند که ذرات ریزتری را شامل میشوند از قبیل: کوارک، برون و کوچکترین ذره ای که انسان به آن وافق شده است، ذره خدا نام دارد که در آن واحد ویژگی ماده و انرژی را داشته حرکتی ارتعاشیspinدارد که در واحد زمان منحصر به خود آن ذره بوده و هیچ ذره ای دیگر این تعداد ارتعاش را ندارد مگر ذره ای نابود شود تا کد ارتعاشی آن با ذره ی دیگر جبران گردد.
وقتی این همه ذره کد مخصوص خود را داشته باشد، محالست که در ذهن بشر قابل درک باشد و این چیزی نیست جز:یسبّح لله ما فی السماوات و الارض
آرزوی توفیق و عاقبتی خیر برای استاد فاضل طارق خراسانی دارم
◇◇◇♡ ♡◇◇◇