3 Stars
طارق خراسانی

عزَّت زیاد، صبحِ تماشای زندگی

ارسال شده در تاریخ : 27 اسفند 1401 | شماره ثبت : H9424236

قالب خوشه ای متَغَیّر

بگذار شرحِ وعده ی ما پای زندگی
عزَّت زیاد، صبحِ تماشای زندگی

مگذار تا نشان بدهند این سبک سران
تصویرِ مرگ را شبِ غم، جای زندکی
«
دلم بر عکس ذهنِ خسته و درمانده آگاه است
به پایان می رسد دردی که تن آزار و جانکاه است

خزان هر چند می خواهد بماند، رفتنش حتمی ست
بهارِ عشق و آزادی و شور و شوق، در راه است

به فردایی که می آید به لبها غنچه ی لبخند
شکوفا گردد و خاموش دیگر شعله ی آه است

شب اندیشان چه می دانند در فردای آزادی
فریدون بر سریرِ عزَّت و ضحاک در چاه است

به پایان تا رسد این شامِ تیره، درسحرگاهان
مرا مرغ دعا با نغمه خوانی رو به درگاه است

به یأس و نامرادی مبتلا هرگز نخواهم شد
به لب تا غنچه ی "لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّه" است[1]

به یادِ یارِ دیرین، جانِ شیرینِ سفر کرده
نگاهِ طارق امشب تا سحر بر چهره ی ماه است
«
عبور مبهم یک لکه ابرِ خیس
غروبِ خسته را در چشم های من قدَم میزد
کدامین بوسه بارانی ست؟
کدامین عشق در راه است؟

[1 ]. از رحمت خدا نا امید نشوید

27 اسفند 140‪1

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 79 نفر 138 بار خواندند
امیر عاجلو (28 /12/ 1401)   | کتایون رها (28 /12/ 1401)   | طارق خراسانی (28 /12/ 1401)   | شهناز عیدی وندی (29 /12/ 1401)   | محمد مولوی (29 /12/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (28 /12/ 1401)  کتایون رها (28 /12/ 1401)  شهناز عیدی وندی (29 /12/ 1401)  
تعداد آرا :3


نظر 4

  • امیر عاجلو   28 اسفند 1401 14:22

    درود بر شما rose

    • طارق خراسانی   28 اسفند 1401 21:55

      سلام و درود


      سپاس از مهر حضورآن بزرگمهر


      در پناه خدا rose

  • کتایون رها   28 اسفند 1401 16:25

    بگذار شرحِ وعده ی ما پای زندگی
    عزَّت زیاد، صبحِ تماشای زندگی
    .
    و این آغاز یک حماسه است !!
    حماسه خیابان ها و
    فریاد من و او . . ماها !!
    .
    خزان هر چند می خواهد بماند، رفتنش حتمی ست
    بهارِ عشق و آزادی و شور و شوق، در راه است

    به فردایی که می آید به لبها غنچه ی لبخند
    شکوفا گردد و خاموش دیگر شعله ی آه است

    آری زندگی زیباست گوش دار
    شاعری از تبار حکیم توس برایمان قصه امید می گوید

    ب اندیشان چه می دانند در فردای آزادی
    فریدون بر سریرِ عزَّت و ضحاک در چاه است

    به پایان تا رسد این شامِ تیره، درسحرگاهان
    مرا مرغ دعا با نغمه خوانی رو به درگاه است

    اینک شاعر فریدون است و
    آن اره و ضجاک دو نیم شده

    ه یادِ یارِ دیرین، جانِ شیرینِ سفر کرده
    نگاهِ طارق امشب تا سحر بر چهره ی ماه است

    چه خوشرنگ است بوم آرزوهامان
    بخون خویش
    تصویرش !!!
    خراسانی بزرگ چگونه باید این شاهکار را توصیف کرد ؟؟
    آری خواهد آمدن خورشید پیروزی
    و اهریمن بگور تیره تاریخ دفن خواهد شد
    نگاه بلبل بی وحشت
    بر غنچه عاشقانه قفل خواهد شد !!
    گُل ها مستانه می رقصند . . می رقصند rose rose rose rose rose

    • طارق خراسانی   28 اسفند 1401 21:56

      سلام و درود


      سپاس از حضور مشوقانه و گرم شما



      در پناه خدا rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا