بدانکهچشم قشنگت برایمندنیاست
ببین کهکشتیعمرم میان این دریاست
فقط بگو که مرا هم تو دوستم داری
همین دوجملهکوتاه برایدلزیباست
تو حس عاشقانه نداری وقاتلم هستی
کنارساحل چشمت دلم ببین تنهاست
فقط بگوکهکمی هم مرا تومی خواهی
بگو بگو کهبمیرم تمام حرف اینجاست
نده فریب دلم.را کهعاشقت گشته
نگودروغ کهوعده همیشه در فرداست
همیشه ترس به دل هست میروییکروز
اگرمراتوکنی ترک آخردنیاست
عزیزاین دلتنهای.شاعرت هستی
ولی کنارتوبودن همیشه چون رویاست
بیابگیرمراتنگ تودرآغوشت
میان سینه دلتوکه مثل منتنهاست
توهمکهدردفراوان درون دلداری
بیا بیا عزیزدل منکه جای تواینجاست
به بوسهای بده انعام عاشق زارت
کهداغآنلب زیبابراین لبم پیداست
قسم بخور کهشعرتوپنهان کنیبهقلب.خودت
کهرازعشق به دشمن ودوست نازیباست
چقدرگفتم وگفتم کهدوستت دارم
ولیتوهیچ نگفتی کهعشق تواینجاست
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 26 اسفند 1401 22:38
لطیف و دلنشین
حمیدرضا عبدلی 02 فروردین 1402 14:47
باسلام استاد ممنونم
محمد مولوی 01 فروردین 1402 23:27
زادرورزتان خجسته باد
حمیدرضا عبدلی 02 فروردین 1402 14:47
باسلام ممنونم شاعرگرامی