اندازه گلیم خودت پابکن دراز
دنیاعجیبپرشدهازگرگ لاشخور
-----
دوست گرزخمی زند برقلب درمان می شود
آشنا وقتی که خنجرمی زندزجرآور است
-----
این شعرهای عاشقانه بهدردم نمی خورد
وقتی لبان غنچهایت مالدیگریست
----
هرکه زحمت بکشد لذت دنیا ببرد
آن که راحت طلباست هستعدابش بسیار
----
بباف ازگیسوانخود طنابدارمجنون را
همینیک آرزوراهم دریغشمیکنیازمن
-----
زندگی دارددرونش دردهای بیشمار
رنجوعم آخر تورا انسان کامل می کند
----
مرایکبارهمهرگزگرفتی تودرآغوشت
بدون عشق میمیرم کنم دیگرفراموشت
----
بهراهزندگی بایدکهمحکمگامبرداری
وگرنه بانشستن سهم تواززندگی هیچ است
----
زندگی دارددرون خویش صدهاراز حیف
رازشیرینش فقط یکبارقسمت میشود
----
شکستی قلب مجنون راتوداری سنگ درسینه
خداهم خوب میگیرد تقاص دات پاکش را
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 30 اردیبهشت 1402 11:26
سلام ودرود