3 Stars

مستی

ارسال شده در تاریخ : 10 خرداد 1395 | شماره ثبت : H943378

من غلام ادبم, بی تو جامی نکنم اذن طلب

چون بدانم که بنوشم,خارجم گردد از عرفان و ادب_

پس کنم دوری و هجران, که نبینم زشتی_

که بیفتم به میان و بشوم مضحکه ی انگشتی_

خود بدارم به بلندا و کنم بر همگان آقایی__

ور نه با مستی خود جهل کنم,رسوایی_

گر بنوشم ز می ات جرعه ای از شراب ناب_

بشوم مست, چو دیوانه ای من در تب و تاب_

عقل خود از کف خود پر بدهم بر بادی_

گر که طوفان بشود خرب کند آبادی_

هر که بر جام تو زد بوسه و شد معشوقت_

گشته از پا به درو خم شده چون معلولت_

پس بدان باش و نکن ذلت و خواری بر خود_

عاقلی باش, نزن ضربه ی کاری بر خود_

که خوشی ها گذرانند مثال آبی

گر ز جویی برود باز نگردد ثانی


به امید روزی که همه درست انتخاب کنیم

آرسین

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 252 نفر 354 بار خواندند
علیرضا خسروی (11 /03/ 1395)   | نسرین سادات(نغمه) غضنفری (14 /03/ 1395)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :2


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا