دنیا وسیع و ضعیف هست نگاه من
اندیشه کاری نکرد بر رفاه من
راهی که رفته ام کجا می رود کسی
هرکس که رفته فتاده به چاه من
کی می رسد به سر چاه کاروان
طوفان به پا شده گم کرده راه من
سخت است که من ز حسادت به چاه روم
هیچکس ندیده ثواب و گناه من
در انتظار نجاتم که تا دمی
شب بگذرد و بیاید صباح من
خورشید من که برآرد سر از افق
شاید کند نگهی بر وفای من
ناظم چرا ننمود فکر روز را
گیرد ب اندکی عبا و کلاه من
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 16 اسفند 1399 09:48
سلام ودرود
رسول نظری 16 اسفند 1399 13:08
عالی
حسین خیراندیش 17 اسفند 1399 19:34
درود سپاس از حضور سبزتان