تنها نه منم که در فرارم
آماده نموده اند مزارم
گفتم نکند قضا شکارم
یا رب مددی که شرمسارم
روزی تو به من عطا نمودی
هر لحظه کنار من تو بودی
من بر تو نکرده ام سجودی
یا رب مددی که شرمسارم
با حیله گری گریز من نیست
افکار خبیث عزیز من نیست
چون قدرتی بر ستیز من نیست
یا رب مددی که شرمسارم
درمانده و عاجز و فقیرم
صیاد نموده بود اسیرم
محتاج عنایت بصیرم
یا رب مددی که شرمسارم
ای خالق بی نیاز یا رب
ای عادل دل نواز یا رب
ای حاکم چاره ساز یا رب
یا رب مددی که شرمسارم
جز درگه تو نوید من نیست
جایی دگری به دید من نیست
رفتم همه جا امید من نیست
یا رب مددی که شرمسارم
هر چند که خراب و نابکارم
غیر از تو کسی ندارم
درمانده ترین این دیارم
یا رب مددی که شرمسارم
از خوف خدا حذر نکردم
ترس از گُنه و خطر نکردم
اندیشه ای بر قمر نکردم
یا رب مددی که شرمسارم
آمد شب قدر و من بخوابم
هر چند که نموده بود خطابم
من ناقص عقل در جوابم
یا رب مددی که شرمسارم
ترسی به دل و زبان من نیست
از وحشت قبر تکان من نیست
این دار فنا مکان من نیست
یا رب مددی که شرمسارم
بر رحمت تو امیدوارم
آن دم که سر از لَحد بر آرم
شرمنده منم حضور یارم
یا رب مددی که شرمسارم
یک لحظه نموده ام حسابم
ناید بنظر چرا ثوابم
ناظم تو مده دگر عذابم
یا رب مددی که شرمسارم
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 17 اردیبهشت 1400 22:29
درود بر شما
حسین خیراندیش 18 اردیبهشت 1400 21:58
سپاس
محمد رضا درویش زاده 17 اردیبهشت 1400 22:54
درود بر شما استاد گرامی تندرست باشید
حسین خیراندیش 18 اردیبهشت 1400 21:59
درود سلامت باشید
کاویان هایل مقدم 18 اردیبهشت 1400 10:29
انابت نامه ای زیبا بود
ممنون جناب خیراندیش
حسین خیراندیش 18 اردیبهشت 1400 21:59
از همراهی شما سپاسگزارم
کیوان هایلی 18 اردیبهشت 1400 21:48
درودها بر شما جناب خیراندیش بزرگوار
قلمتان سبز
حسین خیراندیش 18 اردیبهشت 1400 21:59
سپاس گزارم