حکیمی, ز حکمت جوابم مکن
اگر مستحقم عذابم مکن
امیدم مکن ناامید ای خدا
من از فضل و رحمت خرابم مکن
حسودم,تو نیستی حسودِ کسی
اگر بد کنم بی ثوابم مکن
خدا احتیاجم به درگاه تو
به حق علی اجتنابم مکن
ترحم نما بر منِ مستحق
تو سختگیری روز حسابم مکن
دریدم حجابم ز نادانی ام
تو بی پرده و بی حجابم مکن
خطایی اگر سرزند نا بجا
تو ظاهر کنار و غیابم مکن
حریصم به دنیای بی بند و بار
هدایت به سوی سرابم مکن
عجولم نداند کسی غیر تو
تو آواره در پیچ و تابم مکن
فریبم اگر داده نفس لعین
تو روشنگری, رام و خوابم مکن
نخواندم ندانم زِ اسرار حق
ضعیفم خدایا عتابم مکن
دمارم برآورده این روزگار
تو دستم بگیر و رهایم مکن
گذشت عمر ناظم هنوز کودک است
نفهمد, نداند تباهم مکن
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 03 تیر 1400 07:46
سلام ودرود
حسین خیراندیش 05 تیر 1400 23:11
سپاس از همراهی شما
منصور آفرید 03 تیر 1400 14:16
درود بر استاد بزرگ
بسیار عالی
حسین خیراندیش 05 تیر 1400 23:12
تشکر بی پایان