3 Stars

گرفتار

ارسال شده در تاریخ : 05 شهریور 1396 | شماره ثبت : H945423

(گرفتار)

گرفتار دردم دراین روزگار
که آتش زده بر نهال خودم
شبیه درختی کنارِ گذر
که هستم غریب و وبال خودم

گرفتار رنجم دراین کهکشان
شهابی که رفتم گریزان نهان
سکوتِ ستون های بی پایه ام
چو سقفی معلق ندارم توان

به جنگل شبیه درختان پیر
فقط درد دارد تنم از تبر
گریز از نگاه تبرهای تیز
ز غم های جانم ندارند خبر

به زردی رسیده رخم از غمت
کجایی که حالم گرفته رفیق
من و روح باران عجب خلوتی
به معنا رسیدم چو سنگ عقیق

دلم با خیالت پریشان شده
درون خیابان گریزان شدم
شب سردِ بی روحِ تاریک ماه
به دنبال یادت شتابان شدم

شدم خسته از ناز ابروی تو
و پاگیر چشمان مستت شدم
زدی تیر مژگان تو آخر بمن
که درگیر جام الستت شدم

#حامد_سنگچولی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 209 نفر 340 بار خواندند
محمد جوکار (08 /06/ 1396)   | حامد سنگچولی (08 /06/ 1396)   | میمنت تولّایی (08 /06/ 1396)   | حسن مصطفایی دهنوی (26 /09/ 1397)   |

رای برای این شعر
محمد جوکار (08 /06/ 1396)  میمنت تولّایی (09 /06/ 1396)  حسن مصطفایی دهنوی (26 /09/ 1397)  
تعداد آرا :3


نظر 3

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا