دادا بیلوردی

امتیاز اعضا:

هیچ است هیچ

ارسال شده در تاریخ : 29 بهمن 1400 | شماره ثبت : H9419959

مرغ را جان گر نباشد ، بال و پر هیچ است هیچ
همچنانکه در کفِ مرّیخ ، زر هیچ است هیچ
در رهِ آن دوستی کـه یـادت او را تلخ باد
بگذری از جـانِ شیرین هم اگر هیچ است هیچ
مـار را زهـرِ درون بنموده پیشِ چشم زشت
هرچه ریزی روی ماری پس شکر هیچ است هیچ
دل مبند آهنگِ هـر قلبِ جدا از روح را
چون که جسمی خاک شد خون و جگر هیچ است هیچ
بر کسی کـه می کند آغـوش دنیــا را حریص
گفتن از اسـرارِ تنهایی دگــر هیچ است هیچ
مـرد آن باشد کـه دادا ! حرف گیرد از نگاه
لب تکان دادن به دنبالِ بَصَر هیچ است هیچ
دادا بیلوردی - دوم بهمن 1400 هجری شمسی

دادا بیلوردی از دفتر : غزل 30 بهمن 1400 7نظر

غزل عرفانی عارفانه

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 3 از 5

نقطه نظرات

تعداد نظرات: 7 ارسال نظر جدید

نظر 7

امیر عاجلو 30 بهمن 1400 11:47

درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
حسن مصطفایی دهنوی 01 اسفند 1400 07:27

سلام و درود استاد
عالی است
سربلند و پاینده باشید
محمد مولوی 01 اسفند 1400 13:36
فرهاد احمدیان 01 اسفند 1400 18:18

سلام و عرض درود جناب بیلوری غزلی بسیار دلنشین سرودید پاینده باشید
دادا بیلوردی 01 اسفند 1400 20:08

مرغ را جان گر نباشد ، بال و پر هیچ است هیچ
همچنانکه در کفِ مرّیخ ، زر هیچ است هیچ
در رهِ آن دوستی کـــــــــه یـادت او را تلخ باد
بگذری از جـانِ شیرین هم اگــــــــــــــر هیچ است هیچ
مـــــــــــار را زهـرِ درون بنموده پیشِ چشم زشت
هرچه ریزی روی ماری پس شکر هیچ است هیچ
دل مبند آهنگِ هـر قلبِ جدا از روح را
چون که جسمی خاک شد خون و جگر هیچ است هیچ
بر کسی کـــــــــه می کند آغـوش دنیـــــــــــا را حریص
گفتن از اســــــــــــــــرارِ تنهایی دگـــــــــــــــــــر هیچ است هیچ
مـــــــــــرد آن باشد کـــــــــه دادا ! حرف گیرد از نگاه
لب تکان دادن به دنبالِ بَصَر هیچ است هیچ
دادا بیلوردی - دوم بهمن 1400 هجری شمسی
بابک قدمی واریانی 03 اسفند 1400 17:47

جناب دادای مهربان بسیار زیبا سرودید.
رضا کاظمی اردبیلی 25 شهریور 1401 22:42

عرض ادب
زیبا و دلنشین بود.
درود بر شما شاعر توانا و گرانقدر.