3 Stars

بازباران

ارسال شده در تاریخ : 07 بهمن 1396 | شماره ثبت : H945901

باز باران بی ترانه
ساکت و آرام بارد
دست گرم عشق مادر
می نوازد روزمارا
در غم اندوه بابا
می کشد آه ای دریغا
باز آید؟ فصل باران
در نوازش های انسان
کودک خندان سراید نقش بی پایان رویارا
وگیرد نان داغ ولذت یک صبح بارانی فردارا
وسوزد در ضمیرش اشک بی دادی این دوران
ویادم رستخیز جان باران
درغبارآلودایام
که آ یندازسفر ؟درکوچ بارانی
همه یاران دیروزی
دلیران وطن ،این نیک مردان
همه جان برکفان
خوبان آن دوران
منم آواز تیغ دشنه دوران
می سوزم به تیغ آه خودزادم
آه ایامی ترین باران مادرها
به دردم ،مبهم مبهم
آه می بارد به شب
یک ریزباران بی ترانه
متصل دارد بهانه
نرخ آه اشک باران
سوز هایی در خیابان
مادری تنها نشسته
بی کس تنها وخسته
می نوازد اشک بی انجام ما را
در کف بیمار خیز این زمانه
درصف ایمان ویرا ن
کوهها حیران
نم نم یک ریز اشک است
می نوازد مادری اندوه هارا
می شمارد زخم هارا
معدنی ویران به مرگم
،مردها رادرکوچ
گورها سقف زمانه
می شمارد بی بهانه
سقف سرد درد ها را
آه آرام ام
به آرامی وجدانهای مرده
در دل این گورهایم
دست نازش می کشد این درد هایم
می کشد این دردهایم را به آرامی
به گورستان عدل وچشم بارانی
بساید سنگ قبری در نوازش
دردهایم
به قاب این همه نازک خیالی های پر رازش
به حجم رفته ی وجدان
به اندام ستبر سنگ خارا یم
به بالین غم فردا
به تیمار شب بارانی مادر
به فصل مرگ بارانم
زوال روز بی مقدار انسانهای بی وجدان
امیدم انتظاری سبز
درصبحی که نزدیک است
علی ناصری ساعت 4 و49 دقیقه بامداد 7بهمن 96

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 151 نفر 209 بار خواندند
علی ناصری (10 /11/ 1396)   | فرهنگ باریکانی (12 /11/ 1396)   | جعفر حسن زاده (16 /12/ 1396)   | حبیب اله نبی اللهی (02 /02/ 1397)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :2


نظر 2

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا