3 Stars

باده ی معرفت !

ارسال شده در تاریخ : 16 فروردین 1397 | شماره ثبت : H946122



باده ی معرفت !


که گفتت به دار فنا میروی ؟
تو زینجا به مُلک بقا میروی؟

ز( غمخانه) راهت به گلخانه است
ببین از کجا تا کجا میروی ؟

مبین خویش را تا خدا بین شوی
چو بیخود شدی تا خدا میروی؟

نوایی بر آر از دل حق پرست
وگرنه بسی بی نوا میروی ؟

بنوشی اگر باده ی معرفت
به میخانه ی کبریا میروی؟

بسی پر بهایی به بازار غم
چرا این چنین کم.بها میروی ؟

زبیماری دل پریشان مباش
که زینجا به دار الشفا میروی

همه جای هستی سرای خداست
وگر از زمین تا سما میروی ؟

شفق بنگر این آسمان را به شوق
که با مهر خود تا خدا میروی ؟


غزل از _ مجید شفق

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 146 نفر 200 بار خواندند
حبیب رضایی رازلیقی (22 /01/ 1397)   | خسرو فیضی (14 /12/ 1398)   | ولی اله بایبوردی (14 /12/ 1398)   | ایمان کاظمی (متخلص به ایمان) (15 /12/ 1398)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :2


نظر 3

  • حبیب رضایی رازلیقی   22 فروردین 1397 02:01

    درودهااا استاد عزیز
    دستمریزاد rose rose rose

  • خسرو فیضی   14 اسفند 1398 18:09

    . سلام و درود بیکران نثار استاد باد rose
    . ای هُد هُد صبا به سبا می فرستمت
    . بنگر که از کجا به کجا می فرستمت . . حافظ
    . استاد تصور می کنم در زمان سرودن این مطلع خواجه شیراز را در ذهن
    . خلاق خود مرور کرده بودی . هم آهنگی و یک دست بودن غزل به
    . زیبایی و گیرایی آن افزوده بود rose rose
    . قلم توانایتان را می ستایم rose rose applause applause rose rose

  • ولی اله بایبوردی   14 اسفند 1398 21:01

    سلام

    استاد شفق ارجمند

    همه جای هستی سرای خداست
    وگر از زمین تا سما میروی ؟

    سلیس و روان قابل تامل

    دستمریزاد

    تقدیمی : rose

    اشک خود را ، داده ام بر توده ابر
    دیده خشکی را چه کاری گر چه صبر

    ذکر گویی لب ، به خشکی برملا
    در طلب باران بماندم گوشه دهر

    ولی اله بایبوردی

    14 / 12 / 1398

    rose rose rose rose

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا