گلدان خالی !
امشب لباس آبیت ، برتن کن ای دوست
شمعی کنار پنجره روشن کن ای دوست
لب غنچه کن تا گل کند گلدان خالی
این خانه را با بوی خودگلشن کن ای دوست
خورشیدو مهتاب منی لب های خودرا
رنگ شراب و لاله و لادن کن ای دوست
دستان سردم را ز روی مهربانی
مهمان گرمی های پیراهن کن ای دوست
برگردنم زنجیر زلفت را بیاویز
وین دست ها را حلقه بر گردن کن ای دوست
شمع نگاه مهربانت را دوباره
درپیش چشم عاشقت روشن کن ای دوست
تا دل درون سینه از شادی برقصد
برخیز و خوش آهنگ رقصیدن کن ای دوست
تا بشکنی خورشید را در چشم هایم
صد جلوه در آیینه های من کن ای دوست
ای لطف سبزی ، آب و آیینه ، تو از من
با بوسه های آتشین دیدن کن ای دوست
قد برفرازو گونه بفروز و در این باغ
شرمنده سرو وسنبل و سوسن کن ای دوست
بار دگر الهام بخش طبع من باش
شعر مرا بردل تو شور افکن کن ای دوست
شعر از : مجید شفق
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5