3 Stars

3 شعر کوتاه

ارسال شده در تاریخ : 15 تیر 1401 | شماره ثبت : H9421397


مشت می زند
به در و دیوار
وَ ناسزا می گوید به غربت

پناهنده ای که
مرگ را طلبکا ر است
***
بربروار
جنگل را فتح میکندُ
در شادی بی رحم خویش
انقراض را می رقصد...


او ، سرچشمه ی سقوط استُ
قلبش ، پناهگاه شک

وَ من در شگفتم که چرا
زاییدنش را
تاریخ
تکرار میکند
***
پیش می رود به کُندی
آنکه می داند
آزادی
رویای در گور خفته ای
بیشتر نیست

پیش می رود ، اما
می داند امید
انتظاری خواب آور است

که به شکستن سکوت شب
قناعت دارد...
***

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 70 نفر 90 بار خواندند
امیر عاجلو (19 /04/ 1401)   | پرشنگ صوفی زاده (19 /04/ 1401)   | ابوالقاسم کریمی (29 /08/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (19 /04/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا