3 Stars

جمعه ها را ندبه خوانم تا بیایم یک نشانی

ارسال شده در تاریخ : 24 بهمن 1398 | شماره ثبت : H948516

جمعه ها را ندبه خوانم تا بیایم یک نشانی
سخت باشد به غلامی منزل صاحب ندانی

اشکهارا وقف دیدار تو کردم یک به یک
تا بپردازم بهایت یوسفم ای زندگانی

خوش نوا از درد دوری و غم هجران بگو
سالها بی همدم و عهدِ خزان و باغبانی

آفتابا خوب می دانم رواق آسمانی
کیست در عالم نباشد سایه گیر مهربانی

جان و مالم نذر رویت گرچه دانم بی بهاست
من خریدارم حبیبا ناز کن تا می توانی

ای به قربان غم تنهایت ، نالایقیم
ورنه غیر از تو نبیند آنکه جسم است و تو جانی

عشق را باید زلیخایی به معنایش کشید
تازیانه یوسفش زد درد بر او شد عیانی

شاهدا ای بی خبر یاران به دورش جان فشانند
چشم طاهر خواهد و دستی وفا ، عهدی نهانی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 3 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 88 نفر 128 بار خواندند
محمد علی رضا پور (07 /12/ 1398)   | خسرو فیضی (07 /12/ 1398)   | امیر عاجلو (22 /12/ 1398)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (08 /01/ 1399)   |

رای برای این شعر
محمد علی رضا پور (07 /12/ 1398)  امیر عاجلو (22 /12/ 1398)  خسرو فیضی (08 /01/ 1399)  
تعداد آرا :3


نظر 6

  • محمد علی رضا پور   07 اسفند 1398 08:18

    rose rose rose

  • خسرو فیضی   08 اسفند 1398 16:22

    . با بهترین درودهایم rose
    . عزیز گرانقدر سروده زیبا و شیوایی را خواندم . تسلط شاعر بر واژگان
    . را به تحسین نشستم . بخصوص بیت ماقبل مقطع غزل را که یاد آور
    . عشق آن است که یوسف بخورد شلاقی
    . درد تا مغز سر و جان زلیخا برود !!!!
    . قلم توانایتان را می ستایم . روزگارتان خوش باد rose rose applause applause rose rose

  • خسرو فیضی   14 اسفند 1398 12:27

    . ز با بهترین درودهایم rose
    . چند روزی بیش نیست که افتخار عضویت در سایت نصیبم شده و درین اندک مدت در حدود
    . چهل نظر گوناگون نوشته ام و نشسته ام که ( مژه ای دل که مسیحا نفسی می آید ) که نیامد !!!
    . و لاجرم با یک جمع و ضرب به این نتیجه رسیدم در سایتی به گستردگی سایت وزین ،
    . مشهور و خوش نام در ادبیات کمتر از 9% ارتباط بر قرار می شود ( در این سرای بی کسی
    . کسی بدر نمیزند ) و نگارنده حیران که در این سکوت بیاموزم ( چو از این (سکوت)
    . وحشت بسلامتی گذشتی ) که لطافت باران را احساس می کنم !! با سلامی از سر شوق .
    . اما . وقتی که نقدی و تشویقی نیست . گفتاری نیست . از که باید آموخت ؟؟ بعضی از
    . دوستان هم روزانه شعری می چاپ اند !! که ( آن خشت بود که پُر توان زند ) تعدادی
    . از عزیزان هم پنجره نظرات را بسته اند !! چگونه است سروده خود را به اشتراک
    . گذاشته اند !!! نیز دوستانی هم بعدها نظرت را تائید می کنند !!!! مگر میز مذاکره
    . برجام است ؟؟ یک شعر نقد و تشویقی دارد و بس ( عاقبت منزل ما وادی
    . خاموشان است ) سخن از این سکوت ناچار به درازا کشیده شد . .
    . سپاس صمیمانه ام را پذیرا باشید . rose rose rose

  • خسرو فیضی   17 اسفند 1398 12:35

    . درودها نثارتان rose
    . عزیز گرانقدر . جنابعالی ده ها شعر از خود به اشتراک گذاشته اید . که هیچ
    . کدام دارای نظری چه نقد و چه تشویق نیستند . . پس چگونه به نقاط ضعف
    . و قوت سروده خویش واقف می شوید ؟؟ از شما خواهش می کنم . روزانه
    . حداقل ده ها شعر را نقد و یا تشویق کنید . آنان برای نظرتان پاسخی
    . شایسته نوشته و سپس برای قدر دانی به صفحه شما خواهند آمد . نقد و تشویقی
    . می نویسند . بدین گونه ارتباط مابین اعضا گسترش می یابد و دانش و آگاهی های
    . ما بیش از پیش خواهد شد . غبار سمند قلم توانایتان توتیای چشمانم rose rose rose

  • ابوالحسن انصاری (الف. رها)   08 فروردین 1399 16:25

    rose rose

  • ابوالحسن انصاری (الف. رها)   08 فروردین 1399 16:25

    rose

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا