3 Stars

غزل بافی

ارسال شده در تاریخ : 29 فروردین 1400 | شماره ثبت : H9415922

به نازک چشم دلدارم عجب حال خوشی دارم

میان دوزخم اما غزل بافی شده کارم



چو اسپندی که می رقصد میان فتنه آتش

به پای جشن نااهلان چه خون ها که نمی بارم



نه حسرت دار طاووسم نه آز از باز و پروازش

نه آهو بر طمع بندم نه عقرب را بیازارم



ولی بنگر دل آویزم که از نوشِ شبِ چشمت

ندارم باک اگر آید هزار رستم به پیکارم



شراب از سجده ها نوشم به ساغر قامتم بستم

رکوعم کالِ چشمانت به قلبم قبله ای دارم



سحر با زلف خرما و کمی سبزیِ رخسارت

هنوزم روزه ی عشقم نیایی نیست افطارم



مپرس ای شیخ از دینم که گبرم یا مسلمانم

به خالی در دل شبها .... گرفتارم .... گرفتارم



#مختار_فعلی_شاهد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 54 نفر 82 بار خواندند
امیر عاجلو (29 /01/ 1400)   | کاظم قادری (29 /01/ 1400)   | کاویان هایل مقدم (30 /01/ 1400)   | علی احمدی (31 /01/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (29 /01/ 1400)  علی احمدی (31 /01/ 1400)  
تعداد آرا :2


نظر 4

  • امیر عاجلو   29 فروردین 1400 20:39

    .مانا باشید و شاعر rose

  • کاظم قادری   29 فروردین 1400 23:03

    مرحبا برشما applause applause rose

  • کاویان هایل مقدم   30 فروردین 1400 08:52

    مپرس ای شیخ از دینم که گبرم یا مسلمانم
    به خالی در دل شبها .... گرفتارم .... گرفتارم

    applause applause applause

  • علی احمدی   31 فروردین 1400 12:00

    به به استاد و دوست نازنینم . عجب حال و هوای نابی rose rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا