سرزمینم! ، دستم قوه اش را بر زانو در حال تحلیل ، از دست داده
خود رابر فریادی نعره برانگیز میهمان می کنم
اه شِکوِهِ - اه درد - اه فریاد
من انسانم ،
اه، زوزه می کشِم و تو را هیچ اعتنایی نیست
عشق ِ تلخ ِ همیشه
اه عشقیی بی فرجام!
*زبانی سخت وُصورتی سُرخ تر از ، خونِ / ما آدمیان*
اه شُکوه - اه درد - اه فریاد
اه
زوزه می کشم تو را وُ هیچ ،_
اعتنایی نیست
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 04 آبان 1399 21:13
منصور آفرید 05 آبان 1399 13:55
زیباست درود بر شما
محمد رضا درویش زاده 07 آبان 1399 08:15
درود بی کران