حسن مصطفایی دهنوی

امتیاز اعضا:

آثار الهی

ارسال شده در تاریخ : 14 آبان 1400 | شماره ثبت : H9418708

« آثار الهی »
ای آدمیان ، گویمتان امـروز صلاحی1
اصلاح بشـر می بُوَد آثار الهی
در مرحله اول که خدا ، نقش بشر ریخت
این نقش خودش بست،به معیار دو راهی
آن فرد که دائم ، پی فرمان خدا بود
آیا بـتوان گفت: که بـنمود گناهی
بازیچه نـباشد ، اثـر امـر خداونـد
بازیچه جهان است ، به گفتار الهی
اول که خدا ،نقش بشر بست همان گفت
آدم بـفرستم به زمین ، بهـر دو راهی
یک ره به جهان باشد و یک ره به قیامت
آدم بـشده است ،فاعلِ مختار2 دو راهی
یک ره به جنان باشد و یک ره به جهانست
خلاق به تو داده بـر این هر دو گواهی
گر در نظر آدمیان ، دانش و دین هست
دانش به همان راه بقاء ، داد گواهی
بیچاره ی دیوانه ، تو در راه خدا باش
در مُلک فنا گم شده ای،ره زِ که خواهی
مخلوق خدا ، جمله به فرمان خداینـد
زنبور عسل تا مگس و مرغ و ماهـی
جانا اثر حکم خدا ، روی زمین هست
بی حکم خدا ، سبز نـگردیده گیاهی
گر آدمـی از لطف خدا ، بهره بخواهد
باید بـزند چنگ ، بـر آن لطف الهی
از گنج قناعت ، تو اگـر بهـره نـبردی
محتاج به دهـری، چه گدایی چه شاهی
از کشمکش دهـر نـترسید و ملرزید
اینها برِ3 حق نیست،بجز یک پَـر کاهی4
تا لرزه بر اندام بشر نیست، عجب نیست
آدم بـشود ، مرتکب امـر گناهـی
دل مُرده تر از آدم خاکی ، به کجا هست
از خودسری اش ، خود بکشاند به تباهی
سنجش بـنما امـر خدا را که بدانـی
اسـرار خدا می بُوَد آن امـر الهی
ای آدم بیچاره ، بـجو راه شریعت
تا خود به برون برکشی از چاه گناهی
درمانگه دنیا نـکند ، درد تو درمان
درمان همه درد بُوَد ، فیض الهی
این دهر دنی5 کشمکش خلق فزون کرد
تا فرد دنی ، خلق کِشد رو به تباهی
تا قاضی احکام شریعت به میان نیست
احکام شریعـت ، نـکند حکم الهی
آخر تو حسن ، پیـرو آن امـر خدا باش
بخشنده اس آن،گر که فزون نیست گناهی
٭٭٭
1- نیکی– مصلحت 2- دارای اختیار و اراده 3- پیش 4- ساقه ریز شده گندم 5- جهان پَست و بی ارزش
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی