« چراغ عقل »
قرار است فکر این آدم ،چراغ عقل و دین باشد
کز آن اول الی آخر ، چراغ ما همین باشد
ولی همچون قراری را کجا دیدند و کی بینند
به هر جا یک قراری شد، قرار جاهلان باشد
اگر در فکر این آدم ، چراغ عقل1 می باشد
چرا در راه بدکاری، به راه جاهلان باشد
هرآنکس فکر این باشد،چراغ خود کند روشن
نمی خواهد که در راهش،چراغ دیگران باشد
قرار آن خداوندی ، از آن اول چنین باشد
کز آن فکر خداوندی،چراغی در زمین باشد
اگر فرمان از آن بردیم ، قرارش را بفهمیدیم
که آن نیکو قرار حق ، چراغ ما یقین باشد
بیا دانا دلا بشنو ،که دنیا با تو در جنگ است
به زیر چنگ دنیایی و چنگش آهنین2 باشد
طریق و رسم دانا دل ،کجا بتوان عمل کردن
که دانا دل و این دنیا،مثال سنگ بر شیشه زدن باشد
٭٭٭
1- روشنایی خرد و دانش 2- از آهن
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 23 آذر 1400 12:02
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
حسن مصطفایی دهنوی 24 آذر 1400 07:30
درود ها
نظر لطف شماست
سربلند و پیروز باشید
خدایش رحمت کناد آمین
محسن جوزچی 24 آذر 1400 00:03
درود بر شما
روح و روان تان در شادی
حسن مصطفایی دهنوی 24 آذر 1400 07:30
درود ها استاد
نظر لطف شماست
سربلند و پیروز باشید
خدایش رحمت کناد آمین