ای کـه بـر سـر نـهی ، تاج شاهـی
در نظـر دار ، لـطف الهـی
بـنده ای را نـباشـد به دنیـا
بـی نیـازی ، زِ لطـف الهـی
٭٭٭
الهام، اگر به صورت ظاهر در آمدی
رسم بشری،به صورت کافر درآمدی
با خالق بشر نتوان مدعّی شدن
با این خیال بر همه کس ،ابتر آمدی
٭٭٭
نـیاموزد جوان ، گـر مهربانـی
چو یک گرگی بـیاموزد ، شبانـی
میسّـر گر برایش گردد این کار
به مظلومان شـود جلّاد ثانـی
٭٭٭
خـداوندا تـو که نیکو منیـری
نکو رحمت بُـوَد ،بر هر اسیـری
چنیـن بینـم من از کردار نیکـت
کنـی افتـادگان را ، دستگیـری
٭٭٭
حَسـن نزد خـداوندت ، اسیـری
گـر از طرز شجاعت ،همچو شیـری
شجاعت یا هنر گر داری از خود
شجاعت کُن دَم مرگـت ، نمیـری
٭٭٭
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 06 دی 1401 17:50
درود بزرگوار ا
حسن مصطفایی دهنوی 07 دی 1401 07:00
سلام و درود استاد
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید
خداوند شاعر را رحمت فرماید الهی آمین