3 Stars

روزگار ما

ارسال شده در تاریخ : 09 اردیبهشت 1398 | شماره ثبت : H947789

« روزگار ما »
یاران چه می توان دید، این روزگار ما را
ما در کجا بـجوئیم دربار آن خدا را
ما شاکی از که هستیم ،یاران به من بگوئید
افزون که می نماید ، هر جور و هر جفا را
راز جهان فانـی بـر ما نشان نـدادند
گویا نـمی پسندنـد اظهار راز ما را
اسرار این جهان را ،ما کی توان بـیابیم
اسـرار این نـدارد ، جای رضای ما را
تنظیم مُلک ملّت بـر دست ما نـدادند
تنظیم مُلک هستی ، کی می دهند ما را
عمرم بـرفت و نامد اسـرار آن بـدستم
من بعد من و جوانان ، اسـرار آن شما را
در انتظار یارم ، عمـری به آرزویـی
تا یار کـی بـر آرَد ، این آرزوی ما را
جانم به لب بـیامد ، از فرقت3 نگاری4
آخر تفقدی5 کن ، بـر جان من نگارا
شبها به گریه بودم ، در انتظار یارم
تا کی زِ در درآید ، آن یار مجلس آرا
دل در ره تو دادم ، ای یار مهربانـم
گویا دل تـو باشـد، ماننـد سنگ خارا
دانشـورا نـشایـد اسـرار کار خلاق
واضح نـمود و تنظیم ، تا گردد آشکارا
یاران صدا بر آرید ، از ظلم خلق گمراه
تا در عقب بـرانید ،آن ظلم پُـر صدا را
کار جهان فانی،خواب و خور است و بازی
دانشـورا نـمی شَد6 دستـی برم به کارا
عقل و تفکر من ، وامانده اندر این راه
وامانده ام در این راه ،چشمم به تو سوارا
شاهان کنند تفقد ، درویش مملکت را
شاهـا تفقـدی کن ، درویش بی نوا را
سائل7 همیشه خواهد ، انعام منعمان را
ای منعم جهان ها ، انعام کن گدا را
ما غوطه ور به بحریم ، اندر مدار فانـی
ای نا خدای کشتـی ، فریاد زن خدا را
کشتی ما شکسته ، در موج فتنه غرقیم
ای نا خدا تو بـنگر ، فریاد و داد ما را
ساحل نمیتوان یافت،این بحر بس فراخست
ای نا خدای کشتـی ، داری نظر کجا را
ای همرهان بـجوئید دریا نورد خود را
تا بلکه آن بـجوید ، راه دیار ما را
صحبت به یادم آمد،از نوح(ع) و بحر طوفان
ای همرهان بـجوئید آن نوح(ع) با وفا را
موج بلا به دنیا،هر دوره ای به رنگی است
امروزه موج فتنـه ، بگرفت دور ما را
آشوب فتنـه در ما ، بنیادش از که باشد
فرصت بدستـت آمد ،گم کرده ای خدا را
باشد به ما بگویند ، روزی به ملک هستی
بـر هم نمی توان زد، تنظیم ملک ما را
هر مدتی به عمری ، در پرده نقش دیگر
نقشش بهم بـبندند با موم و سنگ خارا
دردی دراین جهان است،یارب دوا تو دادی
یارب زِ تو بخواهیم ، بهبودی و شفا را
یارب ترحمی کن ، پامال جهل و ظلمـم
جهل و جفای مردم ، سوزنده عقل ما را
در موج فتنه غرقیم ، آخر حسن تو راهی
بـنمای تا رهایـی بـخشند جان ما را
***
3- دوری- جدایی 4- معشوق 5- دلجویی- مهربانی 6- مخفف (شود) 7- گدا


شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 161 نفر 197 بار خواندند
خسرو فیضی (10 /01/ 1399)   | مسعود مدهوش (24 /01/ 1399)   |

رای برای این شعر
خسرو فیضی (10 /01/ 1399)  مسعود مدهوش (24 /01/ 1399)  
تعداد آرا :2


نظر 1

  • خسرو فیضی   21 فروردین 1399 22:20

    . با بهترین درودهایم
    . استاد سروده ای عالی بود
    . rose rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا