« شعر»
شعرت اگر چه نیک وگر بد به روزگار
رسم سرانتان که نـباشد بر این مدار
رسم سران و رسم هوسبازها بـبین
هر کار زشت و بیهوده را دانند افتخار
دور هوی و دوره هوسبازی این زمان
ارکان علم معنویت رانده بر کنار
دورند زِ راه علم و ادب ، بی شعور ها
از راه علم با عظمت ، می کنند فرار
وجدان آدمـی نـشناسنـد و غیرتـی
بر بی وجودی خودشان ، دارند افتخار
شعر تو آنگهی به جهان دارد افتخار
روزی که چرخ عدل بگردد به یک مدار
این دوره خودنمائی وخود کامیـَست وجور
اشخاص خود نما بُوَن5 امروزه روی کار
مردان پاک فطرت و نیکان روزگار
در زادگاه خویش غریبند و خوار و زار6
مردم به معنویت خود پی نمی برند
بر جای آن غرور و دغل می دهن قرار
از رأی و عقل و مهر و محبت کنن فرار
جهل و غرور وکذب و دغل را کنن شعار
شعرت حسن به تجربه ای بر محک زدیم
صد حیف مشتری نبود ، اندر این دیار
٭٭٭
5- باشند 6- گریان – نالان
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 1
خسرو فیضی 09 فروردین 1399 12:33
. با بهترین درودهایم
. استاد ارجمند کلک هنرمندتان زیبا رقم زده است
.