موسیقی سنتی و استاد شجریان




تقریبا از دهه چهل ببعد بسیار از واژه ی سنتی و سنت شنیده ایم بیشتر منظورم به همسالان خودم هست وهم اینروزها این واژه راهم بیشتر در رسانه ها می شنویم آنچه من از سنتی بودن می فهمم این است که جامعه امری را در طول تاریخ ودر یکجانشینی یا یکجاکوچی خود آموخته و آهسته آهسته آنرا صیقل داده و در مناسبتهایی بازخوانی کرده است بنظر من سنت معادل عادت در فرد است ؛کارهایی که انسان بسیار انجام می دهد تا آنجا که گاهی اثرتکرار شونده بطور غریزی یا بدون کمک از هوشیاری و اندیشه آنرا انجام می دهد ؛عادت خوبش هم بد است چون ازسرچشمه ی اندیشیدن نمی آید ممکنست گاهی فاجعه بیافریند آیا گاهی بعد از رسیدن به خانه هرگز فکر کرده اید از کدام راه آمده اید ؟ بویژه اگر با وسیله ای مانند موتور یا ماشین ،شما نمی دانید از چه راهی آمده اید و در راه چه چیزهایی دیده اید و خوشبختانه خطری یا حادثه ای با این همه بیحواسی نداشته اید رسم ها و سنت ها هم اینگونه اند درست مثل عادت ماهیهای آبگیر در داستان پر معنی سیاه کوچولو اثر جاودانه ی صمد بهرنگی
اگر توجه کرده باشید مردم مخصوصا مردم عامی نمی دانند چرا برخی رسم هارا انجام می دهند و برخی با سوادها سعی میکنند نظرهایی در درستی یا نادرستی اش بدهند از ویژگیهای عادتها و رسمها اینست که تکراری ودر کلیت ثابت هستند اگر تغییر می کنند بسیار جزییست جامعه یک حلقه بسته را بی کم و کاست اجرا می کند و در یک مسیر دایره ای پیوسته دور می زند این دور زدن راه بجایی نمی برد (فیلم بایسیکلران مخملباف)رهرو در راه مستقیم است که بهدف می رسد موسیقی سنتی از جایی شروع می شود ودر جایی با حزن بپایان می رسد شروع این موسیقی بیانگر یک حادثه ی هولناک است آنقدر آنرا تکرار می کند و شمارا متاثر می کند که این حادثه بی اثر می شود و شما بدون هیچ اقدامی سبک می شوید در واقع موسیقی سنتی در کلیتش موومان اول یک سنفونیست که قسمتهای دیگرش نوشته نشده است اگر می خواهیم این مطلب را بهتر متوجه شویم شور امیرف را گوش کنیم که بر اساس موسیقی سنتی آذری نوشته شده و دیگر موسیقی سنتی نیست بلکه یک سمفونی انقلابی است در آغاز انقلاب 57بنام (ای رفیقان) معروف بود اگر اشتباه نکنم ساخته ی ابراهیم حاجی بیکف بود؛ منظورم موسیقی هایی که آقای اصغر بهاری می نواختند نبود که روایت حزن انگیز یا حماسی عشق یا مبارزه بود منظورم همین موسیقی های سنتی و تکراری که رنگ برنگ در رسانه های رسمی اجرا می شود بدترینش اجرای موسیقی نشاط انگیز فولکلور ایرانی توسط کسانی مانند مهران مدیریست تعجب آورست که ایشان مهارت خاصی در مرده خوانی این موسیقی ها دارد بقدری با صدای غمگین و کشدار و یاس آلود می خواند که غمِ تمام دنیارا سر شنونده فرو می آورد وآنهم با فروش بلیطهای گران بگمانم همین موسیقی تکراری و بی تاثیرست که شاعر بزرگ (شاملو)آنرا آنگونه توصیف می کند و خشم عده ای را که متوجه منظور استاد نشده اند را بر می انگیزد آیا سنتی خوان همویی نیست که می خواند (در کار گلاب و گل حکم ازلی اینست /کین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد) آیا خواننده حق دارد سرنوشت محتوم را با نا امیدی بشنونده اش تجویز کند؟
بعد از مشروطیت در مقابل کسانیکه پیشنهاد می کردند باید تمام فرهنگ مادی و معنویمان را دور بریزیم و غربی شویم عده ای هم گفتند می توانیم بنای فرهنگ مادی و معنوی خودرا با مصالح داخلی و بکمک علم ودانش جهانی بسازیم بازگشت بخانه کاهگلی نبود بازگشت بیک جای پای سفت بود بیک شکل و فرم بود برای ساختن فرهنگ ایرانی ونهایتا جهانی (کاری که هنرمندان ژاپنی کردند)وقتی یک مهندس برای ساخت بنا پی کنی می کند نمی خواهد در ته زمین غاری برای زندگی بسازد می خواهد بنای محکم یک ساختمان را پی بریزد این بنا از بهترین مصالح داخلی و خارجی و فرمی که مناسب زندگی ما ایرانیان باشد ساخته می شود درین بازگشت کسی مانند دکتر آریانپور کاشانی در زمینه روانشناسی و تاریخ شناسی و جامعه شناسی پژوهش کردند و دستاوردهایی گرفتند جزنی در تاریخ معاصر بیضایی در شاهنامه و تعزیه و... وگوهر مراد و گاو مشدی حسن برخی هم بمذهب و لوطیگری نزدیک شدند و قیصر را ساختند پیشتر جمال زاده بزرگ علوی صادق هدایت هم کارهای شگرفی آفریده بودند دهخدا ،عارف شعرهای انقلابی و میهنی خالقی و... آیا اینان سنتی بودند حال آنکه از سنت آغازکرده و از آن گذشتند در این میان جلال خسی در میقات شد و برخی بتوهم شبه دیالکتیک دچار شدند و گفتند ما همه چی داریم آنچه تقریبا در همه این بزرگان مشترک است این است که در کجای جهان (تاریخ )ایستاده اند حتی فردوسی می دانست در کجای تاریخ ایستاده و چه می کند وشاملو زبان خدایان باستان را برای سخن گفتن و هشدار مشفقانه انتخاب کرد شجریان استثنا نبود تقریبا تمام اندیشمندان دورو بر مشروطیت جایگاه تاریخی خودرا می شناختند وتقریبا در دهه 40 و50 بیشتر روشنفکران تاریخ باور فکر می کردند؛ زمستان و منظومه ی آرش و ماهی سیاه کوچولو همینطوری زنده نشد شعرهای آقای جلال سر فراز جمعه ی فرهاد و دیگر اندیشه ورزان سرزمین ما اگر غم مردم و شناخت تاریخ نبود که این هنرها زاده نمی شدند
در چنین فضایی جوانی بنام محمد رضا شجریان که توشه هنری خودرا از مذهب و هم شناخت توانایی های مذهبی که اورا بسوی دنیایی متفاوت تر پرتاب کرد او نیامد که همانند گذشتگان دور خود بچرخد و هر موسیقی را باهر شعری بخواند او از یک جای خوبی که اغلب فراموشش کرده بودند شروع کرد (دیده ایم که برخی صدایشان هم بد نیست شروع بخواندن شعرهای حافظ که اغلب درجه یک هستند کردند اما بی مناسبت )حتی نورعلی برومند بیسرو صدا در کار موسیقی کار میکرد وعده ی اندکی اورا می شناختند این جوان از همان نخست سوار قطار تاریخ سرزمینمان شد اینرا بارها می گوید او موسیقی ایرانی را بدرون قطار برد و شعرهایی از بزرگان و مخصوصا حافظ با خود سوار قطار کرد که میلی به نشستن در ایستگاه هنر نداشتند می خواستند به آینده بروند برای درک این موضوع بهترست به تاریخ پر شدن نوارها توجه کنیم گاهی لازم بود تفنگ بدست بگیرد و بجنگ دشمن برود و گاهی نصیحت کند که تفنگت را زمین بگذار یا وقتی مسلم شد که تاریخ بدام افتاده بسیار از شعر احترام آمیز حافظ سود می برد :بلبل زیرک بدام افتد تحمل بایدش .... نیاز به کنکاش بقیه شعرهایی که گزیده است نیست شاگرد اوهم چنین راهی را برگزیده و از موسیقی سنتی از نی بیحاصل که سزایش آتش است و خفته ای که بانگ خروس سحری را نمی شنود و کارش بموسیقی سنفونی می کشد در بعد از انقلاب که موسیقی از صدا و سیما رخت بر می بندد و جایش را بحزن خوانی و... می سپارد این موسیقی مترقی و پر از شگفتی شجریان است که بمردم جان می بخشد او سوار تاریخ است و عنصرهایی جادویی از شعر موسیقی و صدارا چنان درهم می آمیزد که نه تنها سنتی نیست بلکه در بیشتر وقتها انقلابی و دگرگون ساز شنونده در هر سنی هست و حتی خفتگان را که با موسیقی سنتی مرسوم بخواب می روند راهم بیدار می کند مطمئنم در آینده بیدارتر می شویم

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 86 نفر 167 بار خواندند
کرم عرب عامری (29 /07/ 1399)   | محمد مولوی (29 /07/ 1399)   | جمشید عزیزی (30 /07/ 1399)   | نازی خباز نیاز (05 /08/ 1399)   |

نظر 1

  • کرم عرب عامری   29 مهر 1399 09:46

    دوستان خواننده لطفا ببینید استاد سنتی هستن یا نیستن یا بین سنتی و مدرن هستند

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا