❆ عشق:
و عشق
بُغضِ است
فرزند دوری و دلتنگی
که هر نیمه شب
گلو گرفته
و جان مرا...
❆ گوش نمی کردند چشم هایت:
عمری با نگاهم گفتم:
"دوستت دارم"
ولی افسوس!
گوش نمی کردند؛
چشم هایت!
❆ اپرای زندگی ام:
پشت پنجره ایستاده ام به انتظار!
سمفونی باران،
روی شیروانی ها،
می نوازد به ضرب!
دیگر بیا
اپرای زندگی ام را
صحنه گردانی کنی.
❆ دستِ تو:
بارانی است
هوای پاییز دل ام،
بگذار خیس گردم
چتری آرزویم نیست!
تا دستانت را دارم.
❆ کجا بیابمت؟:
گم شده ام میان نبودن هایت
بودنت خاطره ای است گنگ
که دیگر در خیال هم نمی آید
ای مستتر
میان غربت غمناک
کی و کجا بیابم تو را!؟
❆ گیاه خشک:
سرو سهی نیستم
که زمستان را نفهمم
گیاهی خشک ام!
پاشیده ام ز هم
از تازیانه ی روزگار.
❆ مرغ جان:
تا زنده است
مرغ جانم در این قفس
از عشق
دانه ای در برش بپاش!
گاه و بی گاه.
❆ سرباز جبهه ی دلدادگی:
ناتوان ترین
سرباز جبهه ی دلدادگی منم
تمام من را تسخیر میکنی
و با چشم هایت
دست هایم را خلع سلاح می کنی
و می شوم اسیر
اسیر عشق تو
❆ درک عشق:
لابُد درک عشق
از حد تصور ما خارج است
که من بی هوای تو
خفه می شوم!
و تو در خیالات من،
غرق!.
- زمستان:
آنجا را نمیدانم
ولی اینجا بی تو
زمستان است
سرد
سوزناک
بی پایان...
- هشتمین عجایب:
شک نکن
"آغوش تو"
هشتمین عجایب دنیاست
به آغوش که میکشیام
بی معنا میشود
زمان و مکان
- دلتنگی تمام نمیشود:
دلتنگی در و پنجره نمی شناسد
از هر رُوزنهای به جانت میریزد
امانت را میبَرد
جان به لبت میکند
تمام میشوی
اما
تمام نمیشود!
تا که دلیل دلتنگیات را بیابی.
- عشق کهنه:
پاییز از راه رسید
مثل مردی غمگین
که سالها پیش عاشق شده است
∞
از عشق عکسی دارد
کهنه،
از دختری
که سالها پیش گفته بود:
"دوستت دارم".
- مرگ درخت:
درختی هستم
که از نخاعاش میگذرد؛
تبر!!!
♥
باکم نیست!
با مرگ من،
هزاران کتاب
برای آگاه شدن، متولد میشوند.
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#هاشور_در_هاشور
#هاشور
#شعر_کوتاه
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 05 فروردین 1399 20:45
- دلتنگی تمام نمیشود:
دلتنگی در و پنجره نمی شناسد
از هر رُوزنهای به جانت میریزد
امانت را میبَرد
جان به لبت میکند
تمام میشوی
اما
تمام نمیشود!
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 06 فروردین 1399 01:40
درود برشما
مسعود مدهوش 11 فروردین 1399 04:05
درود بر شما
بسیار با احساس
فاطمه گودرزی 06 اردیبهشت 1399 14:11
درودتان