باید غزلم ، پر کند این فاصله ها را
با شیوه ی خود ، حل کند این مسئله ها را
وقتی سخن از سلسله ی موی تو آمد
عشق آید و مجنون کند این سلسله ها را
افسون تو ، لرزنده تر از زلزله ی بم
باید که ، مدارا کنم این زلزله ها را
از غمزه ی چشمان تو ، صد فتنه بپا شد
بگذار ، بپایان برم این غائله ها را
ققنوس شدم ، سوخته ای بال و پرم را
با شعر لبت ، طی کنم این مرحله ها را
یکبار اگر ، از ته دل عشق بورزی
خاموش کنم ، شورش این قافله ها را
انگار که در "یاس خیال" ولوله برپاست
باید غزلی ، حل کند این مسئله ها را .
م.ج.یاس خیال 1394.01.10
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 5
زهرا حسین زاده 27 فروردین 1395 02:12
سلام
جناب استادو شاعر توانا
بسیار زیبا و عالی بود
موفق باشید
حمیدرضا عبدلی 27 فروردین 1395 05:56
با سلام استاد عزیز مثل همیشه عالی سروده اید موفق باشی
حمیدرضا عبدلی 27 فروردین 1395 05:56
با سلام استاد عزیز مثل همیشه عالی سروده اید موفق باشی
حسن کریمی 27 فروردین 1395 14:00
جناب جوکار بسیار زیباودلنشین سرودید درود بر شما
علیرضا خسروی 17 اردیبهشت 1395 14:43
درودها استاد گرامی