با سبکباران
جان هرکه دوست داری یکدل و یکرنگ باش
عشق را باور نداری، لااقل دلتنگ باش
دوستی جانمایه های مهربانی های ماست
در ترازوی محبت وزنه ای همسنگ باش
همسفر بودن بهای فرصت ناچیز ماست
عابر آزاده ای در پای هر فرسنگ باش
با سبکباران ساحلها خرامان شو ولی
در میان جاده ها همیار پای لنگ باش
از منیّت ها تهی کن قالب اندیشه را
فارغ از کبر و غرور هرچه نام و ننگ باش
تا نریزد خون مظلومی به دست ظالمی
از بلاجویان راه صحنه های جنگ باش
بین هر جغرافیاییکه به عدل و دانش است
پادشاه مرز و بوم و صاحب اورنگ باش
♤♤♤
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 24 تیر 1402 12:28
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
علی معصومی 11 امرداد 1402 18:30