جاده حیران
پیله کن پنجره سمت خیابانت را
تازه کن جلوه خورشید درخشانت را
پرده را پس بزن و با همه زیبائی
ساده کن دیدن گلچهره خندانت را
زنبقی را به سر دوش تو خواهد رویاند
شانه کن خرمن موهای پریشانت را
عاشقی، رهگذر کوچه زیبایی هاست
باده کن مستی انگور دو چشمانت را
بوسه از لعل بدخشان تو چین دارد
خنده کن خاطره چاک گریبانت را
نوش جانی که علاج من دیوانه شوی
چاره کن دلشده بی سر و سامانت را
تا بیاندازی ام چاله به چاه دیگری
زنده کن حادثه جاده حیرانت را
♤♤♤
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 01 اردیبهشت 1403 09:21
محمود فتحی 04 اردیبهشت 1403 19:26
سپاس برشما گرامی زیبابود موفقدباشید