بانوی عشق
دوباره رهگذر کوی عشق می آید
صبور حادثه دلجوی عشق می آید
گمان کنم که غزالی رمیده در راهست
کنونکه از پی اش آهوی عشق می آید
گرفته عطر ختن دشت بیقراران را
شمیم دلکش گیسوی عشق می آید
برای سایه محمل چه بهتر از اینکه
میان قافله بانوی عشق می آید
بگو به ماه شب آسمان بی تابی
چکاد آینه، ابروی عشق می آید
پیاله های می اشتیاق لبریزند
بسوی میکده هوهوی عشق می آید
به شوق دیدن گل با تمام زیبائی
صدای نغمه کوکوی عشق می آید
♤♤♤
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 03 امرداد 1402 15:58
درود بر شما
علی معصومی 11 امرداد 1402 18:26