نوشته های ادبی اکرم بهرامچی

اکرم بهرامچی

خواب های من بدون سایه اند پر از بازی های کودکانه و عروسک های دوست داشتنی .............. من هرگز بزرگ نمی شوم متعلق به هیچ مرزی نیستم سرزمین من زاده ی خورشید است خانه ام را بر روی ابرها ساخته ا...

ادامه نوشته
اکرم بهرامچی

ریشه ها

اکرم 13/ 6 /1399 0 دیدگاه

شیهه می کشند تند باد های سرگردان .... زخم می زنند و تازیانه بر آشیانه ی پرندگان و جوجه هایی که بوی معصومیت میدهند.............. تندبادها زورشان به ریشه ها نمی رسد جنگل هست ریشه ها هستند و خدایی که ناظ...

ادامه نوشته
اکرم بهرامچی

حتی شیطان

اکرم 18/ 6 /1399 2 دیدگاه

اینجا ایستاده ایم زمین، ایستگاهی ست، عطشناک به شکل ِ سیب . جایی برای فوران ِ باران ِ سرکشی فرود آمدیم در غار ِ تجربه های ممکن در ایستگاهی ابدی لبخند نمی زنیم و تو را گریه می کنیم ای نسل های ن...

ادامه نوشته
اکرم بهرامچی

تعجب

اکرم 20/ 6 /1399 0 دیدگاه

مانده ام انگشت بر لب در چنین وضعی غریب .............. شاعرانی بس عجیب ازنوای بلبل و سنبل قرار ِِ یار و چشمان خمار غرق در افکارِ دور از انتظار................ گوئیا انگار صدها بار در خود مُرده اند...

ادامه نوشته
اکرم بهرامچی

چشمه سار، باران را به ذهن سپرده است که دریا را گم نکند. همیشه ماهی های کوچک ِ همین چشمه ها خوشبخت ترند چه فرقی می کند به دریا برسند یا تنگ های کوچک بلورین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ماهی های کوچک شناورتر از نهن...

ادامه نوشته
اکرم بهرامچی

بازی

اکرم 28/ 6 /1399 0 دیدگاه

وقتی خیلی کوچک بودم دنیا خیلی بزرگ بود اما نگاه من وسعتش خیلی خیلی خیلی بزرگتر بود پشت ِ پلکهایم پنهان شدم بازیگوش شدم........... بزرگ شدم بزرگ تر شدم............. نگاهم کوچک شد کوچک تر شد دنیا م...

ادامه نوشته
اکرم بهرامچی

به همین سادگی

اکرم 03/ 7 /1399 0 دیدگاه

به همین سادگی برایمان حادثه ها را رقم میزدند عبور ِ یک ستاره ی دنباله دار و بارش چند شهاب.................................. قربانی که میکردیم باران می بارید اسپند که دود میکردیم شیطان میمرد و...

ادامه نوشته
اکرم بهرامچی

کولبَرم

اکرم 12/ 7 /1399 0 دیدگاه

سالهاست بر دوش میکشم ناخواسته ها را و در برابرش پشیزی میگیرم برای نان برای سفره ام برای سقفم ..................... مزد ترس بر شانه هایم چقدر سنگین است صبورانه احمقانه ........... و دانسته خود را به ن...

ادامه نوشته
اکرم بهرامچی

خنده دار نیست؟؟؟؟

اکرم 17/ 7 /1399 0 دیدگاه

یک دفتر... یک قطره اشک و شاخه ای لبخند..... همه ی میراث من هستند در دستهای باد.......... خنده دار نیست؟

ادامه نوشته
اکرم بهرامچی

مطلب بسیار جالبی در مورد کشور سنگاپور خواندم که به نظرم بهترین شعر از شعور مردم این کشور است ایرنا- در شاخص رقابت‌پذیری ۲۰۱۹، کشور سنگاپور در جایگاه نخست جهان قرار گرفته‌است. رئیس تحلیل و تحقیقا...

ادامه نوشته
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا