تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
ابوالقاسم کریمی

اگرچه زندگی را دوست دارم توان آرزو کردن ندارم شبیه ماهی در حال مردن به پایان غم انگیزی دچارم _ ابوالقاسم کریمی

ادامه شعر
آرزو بیرانوند

دخترم بغض کرده می گوید: مادرم را تو پیر کردی مرد کوچ دادی بهار عمرش را، مادرم ماند توی " فصلی سرد" خنده‌هایش به نزد تو جاماند، زیر باران اشک لیلی شد غافل از آنکه عشق خنجر داشت، یکسره تکه تکه اش می ک...

ادامه شعر
جمشید عزیزی

ای باغ‌ها ای باغ‌ها دنیا فقط پشت پرچین نیست از درد تبرِ باغبان تا هرس و آتش از میوه‌هایی که جیره سربازان دشمن می‌شود تنها راه گریز «جنگل» است. ...

ادامه شعر
منوچهر فتیان پور

بارید روی درخت خودرو خود کار ما هم زمین خیس کرد هم غبار افکار هما منوچهر فتیان پور (راد)

ادامه شعر
عنایت کرمی

" بدنامی حیات دو روزی نبود بیش آن هم کلیم با تو بگویم چه سان گذشت؟ یک روز صرف بستن دل شد به این و آن روز دگر به کندن دل زین و آن گذشت" ...

ادامه شعر
Azar Irani

دلم پائیز می خواهد؛ کمی دیوانگی کَردن! زِ سوزِ دل رها گَشتن برایِ عاشقی، مُردن! غروبِ دلکَشِ آبان نشانِ ماهِ سَرگردان! سکوتِ ریشه ها و بَرگ شِکستن از برایِ مَرگ! دلم یک کوچه می خواهد؛ همان بُن ب...

ادامه شعر
آرزو بیرانوند

بیا تا تمومش کنیم بازیو دیگه رو شده دستمون پیش هم چرا نقش کبریتو بازی کنیم؟ بیا تا نسوزیم به آتیش هم اگه آخر راهه هر روزمون یه بن بست دلگیر و تکراریه بیا هرکی راه خودش رو بره بیا تا جدا شیم چه اصر...

ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

بخند و جلوه بکن برگ نارنجی. شگوفایی درت پرگل نماید. طنین انداخت عزمت راسخی را. درتو خوشبویی مینازد به رقصش. تنت سالم وجودت عنبرین باد. زتو آوازه درشهر است غوغا. ترا پیداست ناپیدای خوبی. نگاه کن...

ادامه شعر
آرزو بیرانوند

درد دارد تمام زندگی ام تف به این روزهای تکراری سوختم در میان اینهمه دود تف به سیگار و زیر سیگاری   درد دارد به روی لبهایم خنده هایی که روی اجبار است آرزوهام یک به یک مُردند باز هم زندگی طلبکار ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

بر حکمـت اسـرار خـداوند بـپوییـد تا از اثر حکمـت حق راه بـجوییـد گرحکمت حق جُستی و اسرارخداوند آن حکمت اسرار بر این خلق بگویید ٭٭٭ هـر آن فـردی بـه راه حق ب...

ادامه شعر
کاظم قادری

در میان قفس آینه های هوسم خسته از آمدن و رفتن اینسان نفسم روی من قیرتر از جنگل بی مهتاب است از سبک مغزی خود خوارتر از یک عدسم چرخ عقلانیتم پنچر و یک راه دراز خود دلیلیست که هرگز به سعادت نرسم مثل ...

ادامه شعر
ابوالقاسم کریمی

وَ ما قبل از هبوط به قعر دوزخ سقوط کردیم تا سرنوشت را برده باشیم... اکنون در سرزمین غم آواره ایم وَ تاریخ را هر روز تکرار میکنیم. ...

ادامه شعر
غزاله غفارزاده

می‌نویسم با مدادِ خسته‌ام بغض و اندوهِ نهان در درد را دفترِ غم را ورق زد قلبِ من آه از تکرارها...تکرارها... این منِ تنهای خسته بارها شعرِ غم را چون غزل‌ها می‌سرود پنجهٔ خونینِ مرگ و خاطرات عشق را از ...

ادامه شعر
آرزو بیرانوند

منو از تپش های شب کم نکن... بذار تا همینجور ادامه بدم! با این فاصله باید عادت کنم... به عشق تو از دور ادامه بدم! ستاره ستاره شبو قرض کن... از آینده ای که سر رامونه! به تنهایی سخته که عادت کنم... تا...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

رفیقـا گـر بـیایـد خـرده سنگی خدایـت را تـو یاد آور به رنگی نـشایـد کینـه ور گـردی به دنیـا کـه دنیـا کینـه ور شد، چون پلنگی ٭٭٭ بـرادر جان ...

ادامه شعر
کاظم قادری

افسانه نمی گویم و بارانی از آتش باریده به هر گوشه ی این ملک مشوش جمعیتی اندک شده اند از پس و از پیش مستولی بر جایگه کوروش و آرش از هیچ جهت درد به درمان نرسانند این قوم سیاست زده ی  جاهل و سرکش با پ...

ادامه شعر
آرمان پرناک

نه دست دارد نه پا ستاره‌ام، ویلچرنشینی است در شیب ِ شب ِ زمین ... ✍ آرمان پرناک

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

هـر که بَـرِ حق نـکند بندگـی تنـگ کنـد بهـر خودش زندگـی عاقبت آن بنـده چـو شیطان شـوم یابـد از آن درگـه حق راندگـی ٭٭٭ آنچـه بَـرازد ب...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف جامه دران زندگی در وصف گذر عمر باز پرسیدی ز من از چیدمان زندگی از من و نام و نشانم، وز مکان زندگی نام من مهدی است، مشهورم به رستگاری و جای من جایی است زیر آسمان زندگی اهل شهرستان عشقم ...

ادامه شعر
 اسماعیل سهامی

حاجیان همه حیرانند در طوافم به دور تو من به معراج می روم...!

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا