- لیست اشعار
- مناسبت
- عرفانی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
ایرج قبادی
در09 /02/ 1341 -
Moslem Ahangari
در09 /02/ 1399
روزن تجلّی مستغرق جـان، کعبه و بتخانه نداند لطف شه عشق عاقل و دیوانه نداند تفسیر شکن در شکن طرّه ی جانان هر چنـد زبان بیش، ولی شانه نداند طفل دل من تا که شد آگاه ز کویش همبـــازی دلهــا شده و خ...
ادامه شعرتا چندوقت پیش توی این شب های پاییزی.... فکرمی کردم............... مهتاب درآسمان است............... امادیشب........... دیدم مهتاب توی چشمان قشنگت جای دارد.............
ادامه شعربه نام خدا (جلوه های شب) چه کسی می گوید که شب تیره فقط ، پرده زیبایی هاست ؟ من به تو می گویم ، تو برو در دل شب ، پی زیبایی شو ! شید هر چند دگر پیدا نیست ، چونکه شب می آید ، لیک اگر خوش نگری ...
ادامه شعرگر ره نبرد به کوی دلدارم دل پس چیست مرا فرق میان دل و گل دل دل بود ار خدا نمایی بکند! هستیم از این آینۀ تیره خجل غارتگر دین و دل و رایم صنما برخیز و در آغوش درآیم صنما با سر ره دیدار تو می پیم...
ادامه شعرتنهایی.... دردهای زیادی دارد..... که انسان باید تمام آنهارا باخود بکشد....... اما....... تو نرو....... بگذار من این دردهارا بکشم..........
ادامه شعرگاه اشکیم وگاه لبخندیم گاهگاهی به عشق پابندیم گاه خاموش و دل سراپاگوش گاه سوسنزبان و پرپندیم گاه گریانتریم زابرِ بهار گاه برریشِ غصه میخندیم گاه نومید و گاه امیّدیم به سر موی آرزو بندیم گر...
ادامه شعردلم گرفته ز غم ناگهان کسی در زد بهار آمده بود و به شادی ام سر زد گشودمش دَر و آمد به گوشه ای بنشست سرود: «مرغ دلم در هوای تو پَر زد» به گیسوان سیاهش، که پُر ز باران بود دو بوسه ای زدم و او ب...
ادامه شعربرف میبارید و من مات و حیران بر سپیدیِ چمن می شدم غـرقِ تـماشـای جهـان ِ خـویشتـن بیگمان پوسیده خواهد گشت تن روزگاری در کفن * برف می بارید و باز غنچه می نالید از سوز ِ اَیـاز موی...
ادامه شعربه نام خدا (یعنی این صنم) شادم ز لبخند تو من، مسرور یعنی این صنم دیوانه خوانندم کسان، مشهور یعنی این صنم من از شراب لب تو را، عمری است بیخود گشته ام کس را بصیرت ار بود، مخمور یعنی این صنم در گوش...
ادامه شعربه نام خدا (توبه) اگر می خواری و مستی رها کردم ، خطا کردم! وگر با ساقی و شاهد جفا کردم ، خطا کردم! دلم گر سوی واعظ شد گناهم بود و می دانم جماعت هر چه من با او به پا کردم ، خطا کردم! اگر بیرو...
ادامه شعرهمین یک قطره اشک پژواک آرامش خاطرم شد قطره جان بخش عشق او ستاره قلبم ربود بارش قطره چو آئینه بر دل نشست ********** او می آید با شبنمی من با دریایی از سوز به استقبالش ********* ا...
ادامه شعراگر دروغ ،صدای مرا تباه کنید مرا اسیر شب نا امید چاه کنید به قبر گم شدگی های باد ،باد فنا صدای جسم مرا ناگهان تباه کنید دلم برای شما قرن ها ست می سوزد به قدمت تب این شعرها نگاه کنید ...
ادامه شعر به چشم هدیه میدهی ، بهانه های خیس را
شکوه قطره ها کجا؟ برد نم خسیس را
نیازریشه آب شد، تبر به ساقه میخورد
جوانه شکوه میکند ، کنایه های هیس را
به شاخه چنگ میزنند، کجاست موی دلبران...
* بسم ربّ ِ العالمین با سپاس و شکر بر اهلِ یقین با درودی بیــکران بــر خاتـمِ پیغمبـران (ص) بــا سلامـی داغ بـر آلِ امیـن مـردمِ کلّ ِ زمیـن * صحبت از یک راز بود عــاشقی در عـالمِ اعجـاز بــو...
ادامه شعر* ای گل که به گلدانی وَز جملــه ی گلهـای بهــــارانی دانم تو هم از غربتِ خود در قفسی نالی دلتشنــه تـریـن عــاشـقِ بارانــی در داخلِ زنــدانـی * آن ریشه کـه پیچانـدی وآن تـارِ غمی...
ادامه شعر