تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حسن سهرابی

دل در قفس و تن پَرِ پرواز ندارد این حافظه بی تو که دگر راز ندارد در جنگ میان من و چشمان سیاهت این لشگر بی خاطره سرباز ندارد ....................... حسن سهرابی ...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

کرم شبتاب سوسو میزند راهم را به بیراهه میکشاند آن نور. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
افسانه نجفی

_هیس ...آرام بخندید!!! عزیز من ؛پدر ندارد... بغض؛ خانه زاد ِسینه اش شده اما؛ خدا هم ، خبر ندارد! برای تسکین دردهایش هیچ بوسه ای اثر ندارد برای کمتر آزار دیدنش کمی معرفت،ضرر ندارد بذر عشق،در دلِ زمستا...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

بی تو اشکی رویِ گونه سرازیر شد دلی شکست آینه ترک خورد پاره شد عکسِ خاطره ها. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
محمد جواد علی نژاد

دل در نگاهش دارم یارا چشم در خال سیاهش دارم یارا مبهوت ومس چشم در نگاهش دارم یارا هجرا ن ز انتظار ش دارم یارا یارمن گیسوی سیه داشت ابروانی کشیدو قدی ریم...

ادامه شعر
یاسر قادری

غرق تماشای توام ، صورت مه جبین تو ترکیب عاشقانه ایست،چهره ی نازنین تو سرو و سنبل و سمن،جمله به صف شوند هوش میبرد ز سر ، آن عطر دلنشین تو باد و آتشی مرا، کی در آغوش بگیرمت؟ شعله ی آتش توام و آن نغم...

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«درمان درد» درد دلم به غیر تو درمان نمی شود راز دلم به پیش تو پنهان نمی شود هر دَم کنار من تو نشستی ندیدمت دیدی دل مرا که مسلمان نمی شود باران رحمتت چو نبارد به این خزان باغ خزان دل که گلستان...

ادامه شعر
احمد  عرشی

زمانی شب فرا می رسد که خورشید غروب می‌کند لب بام خانه تو دیگر نوری نیست جز روی ماه تو دیگر نسیمی نیست جز نفس های تو ای کاش شاپرکی بودم تا صبح گرد چراغ اتاقت می گشتم تا در سپیده دم مرا پای گلدان اطلسی ...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_او رفت! بی من... _دیدم ای وای ز دست ِ آه من؛ هیچ کار،بر نمی آید! _بروی سنگ قبرم ؛ حک کنید:اَهلی عشق... _اما،چه سود؟!...یار من؛ بر مزارم ،هم نمی آید! _بسوز ای دل!بمیر... که دلدارت، حتی دم ِ رفتن؛ به د...

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«بت» پریشان کرده ای گیسو به غارت برده ای ایمان گرفتارم نمودی آتشی افتاده در این جان نکن غارت تو ایمان را که دوزخ می شود جایت تو آن غارتگری هستی به غارت می برد ایمان شدی بت نیمه شب ذکر تو را ه...

ادامه شعر
شاعرزهره  خانی مهرآبادی(شیدا)

من یاتو؟ مرا که در آغوش می کشی سینه ام سرد است طعم لب هایت زمستانی ست نمی دانم توعاشق منی یامن عاشق تو... زهره خانی مهرآبادی(شیدا)...

ادامه شعر
پروانه آجورلو

من را به پای عاشقی هایت صدا کردی وانگه به درد لاعلاجی مبتلا کردی هم زندگانی هم جوانی را تلف کردم اما مرا در پیش چشمانم فدا کردی! گفتی برای با تو بودن سخت تب دارم هی زخم بر جانم زدی و هی دعا کردی من سو...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_بعد از من؛ هیچ کس! برای بی خوابی چشمان تو افسانه نخواهد گفت..‌. _این تو و این تمام افسونگران شهر... _من ؛ تمامم برای تو بود؛ هزاران بار ؛ هزاران شب... _از این همه لالایی روشن؛ به انزوای خمیازه رسیدی...

ادامه شعر
لیلا ساتر

...جمهوری تمام تنت را ، به من بده هوش و حواس پرت زنت را ، به من بده با من بخواب مثل زمستان تن درخت مثل زفاف ، در شب یلدا که ...روی تخت خواب مرا بریز ، ته خمره ی جهان مرگی که حل کند تنمان را ، در ...

ادامه شعر
افسانه نجفی

ای کاش پدرم با قهر؛ در این خانه را کاهگِل می گرفت! یا که یک شب مادرم از مهر همه ی بغض مرا خواهرانه؛ به دل می گرفت... _بیزارم از تو ای زندگی ِ بدون عشق؛ ای هیاهوی پوچ! کاش سراپا نفس های تو را به یکبار...

ادامه شعر
جواد مرادی

حالا که سیاه‌اند روزها برای‌مان یک مشت ستاره بپاش تا فارغ از هیاهویِ شهر ستاره‌هایمان را بچینیم. جوادمرادی ...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

عابری رد شد عطری در هوا پیچید من ماندمُو خاطره ای که دیگر نیست. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
عارفه  رحیمی جعفری

من شعر شوم خود را به بلندای نگاهت برسانم پرواز  کنم  سوی  دو ابروی کمانت برسانم من  ابر  شوم  قطره ا ی  از  عشق خودم را... با  باد  بهاری  به دو چشمان سیاهت برسانم دلتنگ  شدم ،  باد  شوم  سوی...

ادامه شعر
امین مقدس

<<معدنچیِ پُر بار>> آغوشِ تو باغی‌ست که عالی‌ست دمایش پردیسِ تو جایی‌ست که دل کرده هوایش بگذار بسوزد تنم‌از آتشِ پیوند ای ناقلِ این قند ! منم شمع و گدایش بلعیده شده مارِ غمم در بغلت چون...

ادامه شعر
محمد جواد علی نژاد

دل من شکست و شست آبرویم درد غم در ساحل عشق نشست برجان وجودم کجایی ماهیه دل آرام من کجایی لیلای دل آشوب من اندر ساحل عشق بی تابم زوجودت ای همیشه ذل ، تمنای حضورت گر وفاکنی به عهد عشق سرکوبت کنند ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا