- لیست اشعار
- مناسبت
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
مبینا مطلوبی
در21 /02/ 1399 -
ساناز. هموطن
در21 /02/ 1361 -
علی رضایی پور مشیزی
در21 /02/ 1354 -
علیرضا دادگر
در21 /02/ 1377 -
محمود فاضلی نیا
در21 /02/ 1363
غرق تماشای توام ، صورت مه جبین تو ترکیب عاشقانه ایست،چهره ی نازنین تو سرو و سنبل و سمن،جمله به صف شوند هوش میبرد ز سر ، آن عطر دلنشین تو باد و آتشی مرا، کی در آغوش بگیرمت؟ شعله ی آتش توام و آن نغم...
ادامه شعر«درمان درد» درد دلم به غیر تو درمان نمی شود راز دلم به پیش تو پنهان نمی شود هر دَم کنار من تو نشستی ندیدمت دیدی دل مرا که مسلمان نمی شود باران رحمتت چو نبارد به این خزان باغ خزان دل که گلستان...
ادامه شعرزمانی شب فرا می رسد که خورشید غروب میکند لب بام خانه تو دیگر نوری نیست جز روی ماه تو دیگر نسیمی نیست جز نفس های تو ای کاش شاپرکی بودم تا صبح گرد چراغ اتاقت می گشتم تا در سپیده دم مرا پای گلدان اطلسی ...
ادامه شعر_او رفت! بی من... _دیدم ای وای ز دست ِ آه من؛ هیچ کار،بر نمی آید! _بروی سنگ قبرم ؛ حک کنید:اَهلی عشق... _اما،چه سود؟!...یار من؛ بر مزارم ،هم نمی آید! _بسوز ای دل!بمیر... که دلدارت، حتی دم ِ رفتن؛ به د...
ادامه شعر«بت» پریشان کرده ای گیسو به غارت برده ای ایمان گرفتارم نمودی آتشی افتاده در این جان نکن غارت تو ایمان را که دوزخ می شود جایت تو آن غارتگری هستی به غارت می برد ایمان شدی بت نیمه شب ذکر تو را ه...
ادامه شعرمن یاتو؟ مرا که در آغوش می کشی سینه ام سرد است طعم لب هایت زمستانی ست نمی دانم توعاشق منی یامن عاشق تو... زهره خانی مهرآبادی(شیدا)...
ادامه شعرمن را به پای عاشقی هایت صدا کردی وانگه به درد لاعلاجی مبتلا کردی هم زندگانی هم جوانی را تلف کردم اما مرا در پیش چشمانم فدا کردی! گفتی برای با تو بودن سخت تب دارم هی زخم بر جانم زدی و هی دعا کردی من سو...
ادامه شعر_بعد از من؛ هیچ کس! برای بی خوابی چشمان تو افسانه نخواهد گفت... _این تو و این تمام افسونگران شهر... _من ؛ تمامم برای تو بود؛ هزاران بار ؛ هزاران شب... _از این همه لالایی روشن؛ به انزوای خمیازه رسیدی...
ادامه شعر...جمهوری تمام تنت را ، به من بده هوش و حواس پرت زنت را ، به من بده با من بخواب مثل زمستان تن درخت مثل زفاف ، در شب یلدا که ...روی تخت خواب مرا بریز ، ته خمره ی جهان مرگی که حل کند تنمان را ، در ...
ادامه شعرای کاش پدرم با قهر؛ در این خانه را کاهگِل می گرفت! یا که یک شب مادرم از مهر همه ی بغض مرا خواهرانه؛ به دل می گرفت... _بیزارم از تو ای زندگی ِ بدون عشق؛ ای هیاهوی پوچ! کاش سراپا نفس های تو را به یکبار...
ادامه شعرحالا که سیاهاند روزها برایمان یک مشت ستاره بپاش تا فارغ از هیاهویِ شهر ستارههایمان را بچینیم. جوادمرادی ...
ادامه شعرعابری رد شد عطری در هوا پیچید من ماندمُو خاطره ای که دیگر نیست. #آگرین_یوسفی
ادامه شعرمن شعر شوم خود را به بلندای نگاهت برسانم پرواز کنم سوی دو ابروی کمانت برسانم من ابر شوم قطره ا ی از عشق خودم را... با باد بهاری به دو چشمان سیاهت برسانم دلتنگ شدم ، باد شوم سوی...
ادامه شعر<<معدنچیِ پُر بار>> آغوشِ تو باغیست که عالیست دمایش پردیسِ تو جاییست که دل کرده هوایش بگذار بسوزد تنماز آتشِ پیوند ای ناقلِ این قند ! منم شمع و گدایش بلعیده شده مارِ غمم در بغلت چون...
ادامه شعردل من شکست و شست آبرویم درد غم در ساحل عشق نشست برجان وجودم کجایی ماهیه دل آرام من کجایی لیلای دل آشوب من اندر ساحل عشق بی تابم زوجودت ای همیشه ذل ، تمنای حضورت گر وفاکنی به عهد عشق سرکوبت کنند ...
ادامه شعرسفید است صورتت خالِ سیاهش فتنه ی جان است مُنوّر کرده ای آفاق جمالت ماهِ تابان است ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ تورا مشّاطه لازم نیست هرگز ای پری چهره به زیباییِ تو عقلِ تمامِ انس حیران است ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ گرفته چشمهایت ازدلم صبر...
ادامه شعرنام توبردم دلم آتش گرفت غمی سوزان هجله بر آتش گرفت یادتو باران دل خشکیده است صفای تو موهبت دل خشکیده است لیلای من بیفروز صفایت را زپس تیرگان برون آی بیفروز جمالت را آخ که من بی تو چه ها کشیده ام؟! ...
ادامه شعردل است دیگر؛ اَفسارش را که ول کنی به خانه اش بر می گردد! به سمت دروازه های عشق...
ادامه شعرمن تا بشنیدم که تو با ابر بهاری خود را برسانیدم و از ابر چکیدم من قطره شدم امده ام بهرنگاهت اما دگری را به تماشای تو دیدم... من رفته ام از روح و روان تا ابد اما خود ر...
ادامه شعر<<جهانِ ترانهها>> وقتی زمانهٔ خفقانِ ترانههاست "چشمت" مکانِ امن و جهانِ ترانههاست دورِ تو اند آدمیان و پرندگان چون"گویشت" شبیهِ زبانِ ترانههاست سالم مسافرانِ تو، تا گوش میرسند وقتی...
ادامه شعر