تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
مهدی رستگاری

بسمه العزیز نخواستن در قعر چاه ظلمت ویل نخواستن نائل شدی به ذلت نیل نخواستن اعجاز عشق را تو فرو کاستی ز عجز تا حد ناگواری میل نخواستن آباد بود و سبز به دل شهر عشق و نور ویران نمودی اش تو به سیل نخ...

ادامه شعر
نازنین نکیسا

ای مه دلستان من، روح من و روان من کرده عیان نهان من، سوز من و فغان من جان و امان من تویی، در همه لامکان تویی، ای ز ازل نبوده جز نام تو بر دهان من چرخش کهکشان تویی، نورستارگان تویی نام تویی، نشان تویی،...

ادامه شعر
عزیز حسینی

نامه های عاشقانه♡ وقتی اولین بار نگاهم به تو گره خورد ، آنقدر پلک هایم سنگین شد ، عشقت سخت دیده گانم را آزار میداد ،بغض سنگینی راه گلو ام را بسته بود و یک حس عجیب درون سینه ام را پر کرده بود ، د...

ادامه شعر
آمنه  حسین زاده شهابی

ببین و بگذر آه چقدر سخت است دل کندن از نگاهی که تو را عاشق کرد از صدای شنیدن نه که قلبت همچو کاسه بلورین میشکند اشک امانت رو میبرد و بی محابا از ناودان چشمانت همچو باران سرازیر میشود آری این...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف رفتن رفت یار و خیره در رفتن گذشت لحظه ها در آه و در شیون گذشت کوره تب گشتم از آن التهاب کوهی از داغش به جان و تن گذشت داغ دل جوشید و اشک سرد شد اشک شد سیلی و بر دامن گذشت آه من در آن د...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

. ✍????✍????خوب من میدانی؟؟ هر، زمان شعرِ مرا می بینی زیر لب می گویی طبع شعرَت زیباست‌.، همه از، عشق ومحبت و وفاست، کی شدی شاعرِ شعرهای قشنگ. ؟ شعرهایی که همه پر ز رفاقت باشد،، ولی افسوس که...

ادامه شعر
عزیز حسینی

نامه عاشقانه عزیز به زیبایی یک شهر ♡ ■فرشته جانم ،ماه من انار سرخ و خوش رنگ من ، پرتقال زرد و خوش طعمم عطرت از شهر بیرون نمیرود و امروز تنها چند کلمه در راستای تو نوشته ام :دلم تنگ توست پرتقال من...

ادامه شعر
پروانه آجورلو

لحظه ی از تو سرودن ایده می خواهم چه کار؟! ماه من بی تو بمانم دیده می خواهم چه کار؟! مست و مدهوش منی با خنده های دلربا همچو گل بوئیدنی ارکیده می خواهم چه کار؟! عطر نابت بوسه ات جا مانده در ایوان ما یاد...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه العزیز گلایه باز آمدم من از وفا دیگر پریشانم مکن باز از جفای خویشتن من را گریزانم مکن افتاده ام از پای در عشقت بیا دستم بگیر در آن فراز و این نشیب افتان و خیزانم مکن اشکم به خون آلوده شد در رو...

ادامه شعر
مهدیه  باریکانی

غم ها کم‌بودند حالا باید هر صبح‌بلند بشوم و‌تو را نبینم! ✍️مهدیه باریکانی

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

《مرگ عشق》 غزل زمانی قامتم خم شد که مرگ عشق را دیدم دلم پُر درد و ماتم شد که مرگ عشق را دیدم گل باغش چو شد پژمرده مرغ دل نشد خوشخوان محبّت در دلم کم شد که مرگ عشق را دیدم همان روزی که مرغ جان اسی...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف عاشقانه باز آمدی که کل جهان عاشقت شود با جلوه ای زمین و زمان عاشقت شود گشته نگاه من ز پی دیدنت روان تا چشم خیره ام نگران عاشقت شود روحم به روح تو گرویده است عشق من تا فارغ از زمان و مک...

ادامه شعر
سید مصطفی سراب زاده

می زد درِ گوشِ یک صیاد با آواز دختری شیرازی گام می رفت و داربست می زد یک پیاده روی در حال بازسازی داشت بادگیرهایی زِ پارچه تَنش به یاد تُنبان ترکی شیرازی می رقصیدن با آوای هر نسیم یک کارناوال در حال...

ادامه شعر
عزیز حسینی

■سلامم کوله باری از خداحافظی ست جدایی افکنده میان من و تو دوستت دارمم درد میکند ●عزیزحسینی♡

ادامه شعر
سیدرضا موسوی راضی

رفتی و با رفتنت در سینه ام آشوب شد شادمانیهایمان در شهر دل ، سرکوب شد رفتی و داغت بود ساکن میان سینه ام جوی جاری شد ز چشم و دشت رخ مرطوب شد خیل غم از هر طرف چون لشکری سرکوبگر زخمه بر جانم زد و تا...

ادامه شعر
نصرت اله صفی زاده

ریشه های درد را باران نمی شوید ولی اشکهای درد را از دیده پنهان میکند

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

وعده ی دیدار امشب از خواب گریزانم و بیدارم من مستِ آن لحظه‌یِ تاریخی دیدارم من تا گره خورد نگاهم به نگاهت، گلِ من! عاشق ات گشته ام و سخت گرفتارم من شرم چشمان تو برده است قرار از دل من از شمیمِ نف...

ادامه شعر
محمدشفیع دریانورد

خسته و دل شکسته ناامید از دنیا دل شکسته کنج اتاق توی تاریکی نشسته سوار قایق دریای غم ، آرام نشسته نوری درون تاریکی رخنه کرده عزیزم ، دلبرم بر من منت نهاده جهانم با آمدنت رنگ دیگر گرفته غم و غصه از دل...

ادامه شعر
ستایش دادگرپور

و جان و جهانی و من مبهوت سیمای بی مثالت تو می و جامی و من مست طعم خوش شرابت تو فارغ ز غوغای جهانی ومن درگیر پیچش زلف پریشانت تو دلداری و من دلداده تو احوا...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

تکه هایی از عشق و،، وفا، امروزه جایی مانده ست، تکه ای در کافه ی خلوت و دنج در در میان هاله ای از دودِ سیگار مردی غریب و عاشق،دود سیگاری تلخ و ندایی که در خاطره اش جا مانده ست تکه ابرهای ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا