تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
علی حاتمیان

غریبه ات بودم گم ترین خاطره ی ممکن بی دلیل ترین سلام هر روزه و کم رنگ ترین چهره فرسوده. . . . غریبه ات هستم یادی که دیگر نیست صدایی که نیست و نخواهد بود و فراموش شده ترین صورتک ناممکن... ...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

بر تخت خالی اتاقم رویاهایم به خواب ابدی رفته اند...!

ادامه شعر
سکینه شهبازی

نگاه تو تسکین درد است نگاهم کن تا آرام گیرد قلب ناآرامم. سکینه_شهبازی

ادامه شعر
علی حاتمیان

به ناگفته هایم قسم میخورم به اکران یک فیلم در سینمای متروکه به کتاب چاپ نشده ام در قفسه مخروبه به تولد اشعارم بر روی کاغذ های خیالی به انتشار افکارم در یک صفحه ی مجازی به بوسه های بی هدفم به سرباز گمن...

ادامه شعر
علی حاتمیان

باز من و این دلتنگی مدام باز دستی زیر سر و چشم به آسمان کجایی؟؟؟ مرا به روزهای پیش رو امید نیست فریاد ... فریاد... لیکن کو گوش شنوا؟ کجاست آن همدم روزگار پریشانی؟ کجایی ای بهانه ی خویشتن داری؟ مرا از ...

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

"رویشی دوباره" تا من برگردم و به رویشی دوباره برسم تا در پگاه دو نگاه در هم بریزم و قراری شکل بگیرد. همین طور تا چشم به افق دوخته ام، اینک آغاز می شوم در گوشه ای به تنهایی و به اولین سبزه اولین رود...

ادامه شعر
علی حاتمیان

به ترانه هایم امیدی نیست به قلم این سرباز بی سنگر سیاهی ها باز هم مرا به مسلخ میکشند امیدی به روشنایی گمگشته نیست مرا به تفکراتم واگذار و رها شو که در این مرد فرصتی برای بودن نیست نه به من امید است نه...

ادامه شعر
علی حاتمیان

میگویی حرف های درگوشی در کنار آدم ها باید خاموش باشی مغرور و جدی باشی در دنیا و همواره وانمود کنی به فراموشی آتش نشان ها خاموش کردند عشقمان را باید شبیه آتش زیر خاکستر باشیم فردا گُر خواهیم گرفت مطمئن...

ادامه شعر
پرشنگ  صوفی زاده

امشب ، انگشتهایم روی پیراهنِ یادت قَدم می زند و دگمه ی خاطرات را -یکی یکی- باز می کند ! لبانم، گلوی شب بوسید و آسمان، آوازِ جوانه سر داد و قلم، باز بر مَدار ذهن، ریشه زد! پرندگانِ جا مانده از پرواز...

ادامه شعر
فائزه اکرمی

اگر کاری نکنیم امسال هم عیدمان کال است عیدی که برای گرفتن عیدی هم مشتش باز نمی شود این مکدر شدن های بیات دیگران را مسموم می کند باید کاری کرد که طَراوت نه فقط با حرف نه فقط با زور بلکه با تأمل برو...

ادامه شعر
علی حاتمیان

به آخرین دیدار دو دلداده در یک ترن وحشی که مرا برد به بیست و نه ماه قبل یاد تو را زنده میکرد این واگن از روزنه هایی که امید داشت متولد میشد من گم کردم تو را در ایستگاه بعدی و تو مرا می دیدی می دانستی...

ادامه شعر
جواد مرادی

مشکوکم به تمام اتفاق های خوب زندگی. جوادمرادی بداهه

ادامه شعر
فاطمه  مهری

من به چشمان آن آینه رشک می ورزم وبه آغوش همان پنجره که بازاست به رویت هر صبح من به آن عطر دل انگیزی که می نشیند بر تن پیرهنت همچو آن طفل یتیم تشنه ی آغوش پدر غبطه ها می خورم هر دم من به یاد رقص لب ...

ادامه شعر
فاضله هاشمی

قرصِ ماه را کجا گذاشته ام؟ آسمان چای نعنا نمیخواهد فاضله هاشمی غزل

ادامه شعر
حسن  رسولی

نقطه بی‌تعین هانی من برخیز جامی از بوسه‌ها درریز چنان سرریز شو و لب+ریز از مهرهای بی‌دلیل از عدم تقارنی دل+پذیر چنانکه نماند جز هیچ از عدل و داد و تقدیر تحریر کن بوسه‌های مهرآگین عشق تکبیر دوستت دار...

ادامه شعر
فاطمه  مهری

کلاغ خیالت بر نمی دارد دست از سر بوته ی فراموشی آوار است هر صبح وشب بر بام خاطرات می شکافد درزهای دلی که بخیه زده بودم قار قار شوم گذشته #فاطمه_مهری...

ادامه شعر
آرمان پرناک

ماسک اسکناس لباس کهنه کمد خاطراتت را دقیق تر بگرد شاید لبخندی نو پیدا کردی یکبار دیگر به آینه نگاه کن صورت مسئله آنقدرهم پیچیده نیست شهر می تکاند دامنِ خاکی اش را از زمین خوردن ها کودکا...

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

"روزنه ی دل" از همه چیز بگو از همه سمت نفوذ کن برگرد به من به تخیل غلیظ یک بنفشه، دست ببر به رگبرگ هایم در نبض هر جوانه. ای آفتاب با نگاه تندت لمس کن آخرین واژه ای را که در من شکفت، بیا به دلتنگی های...

ادامه شعر
پرشنگ  صوفی زاده

پرنده به من بگو: نگاهم چگونه پَر می گیرد؟ وقتی چشمهایم دریا شده است!

ادامه شعر
عارف ایمانی

ای عشق که از همه جا پیدایی اینک که تو را دیده ام ، زیبایی میدانم تو زیبایی اما با این همه زیبایی همه می گویند سلام بر تنهایی ....

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا