تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
زیبا  آصفی (آمین)

5 شعر کوتاه 1-خاطرات سیاه در سکوتی به بلندای, یک فریاد سر به فلک کشیده خاطرات,سیاهم را به دست باد شانه میزنم... 2-مهتاب مهتاب در جنگل تاریک از لابلای شاخه ها سرک می کشد’ در بستر ...

ادامه شعر
محمد خسروی فرد

همه دریا در این دریا تو قایق همه گلزار تویی تنها شقایق شدم کور وکر و در بند عشقت گمانم عشق تو باشد چو عایق *** شدم دیوانه ی حسن جمالت ندانم من ز اسم و...

ادامه شعر
حبیب رضایی رازلیقی

( آمده فصل بهار ) باز اومده فصلِ بَهار به مِیمَنت مُبارکی عید اومد و سرما رو برد برفها همه شد آبکی بچه ها شادی میکنن هنوز چرا پَس تولَکی دیدو بازدیدا شُروع شد آمد و رفت الَکی روبوس...

ادامه شعر
میمنت تولّایی

ای کاش در بهاران اینباربشکنیم شیشه ی غم وبشوییم کدورتها را لحظه ها درگذرند درعبور از همه ی ثانیه ها فارغ ازفصل بهاران و خزان دست دردست به مهر عشق و شادی گل امید به هم هدیه کنیم بهترین ها رو...

ادامه شعر
مریم موسوی

پیش از بالا رفتن پرده ی نگاره های سبز و سفید بهار به شوق آمدن خود تصنیف نام زیبای تو را در پیشخوان طبیعت نوروزی زمزمه می کند. و با تمام احترام و توان پس از اجرای این قطعه ی زیبا در برابر...

ادامه شعر
حبیب رضایی رازلیقی

( وصال ) پـَر میکشـم به سویـَت مجـروح است امّـا تَنـم وردِ زبـانـم کـربـلا بـاشد دلیـلِ بودنـم زنـده مانـدم که ببینم حَرمَـت بـر غروبِ آفتـاب دیـده را میـدوختـم بـردنِ نـامِ...

ادامه شعر
فرهاد  گنجیه

خوشحالی من برای توست تا زمانی که تو در همانجا باشی همان جای همیشگی بخشی از خاطراتم وطعم شیرین افکارم باشی در هنگام تعمق به درونم لبخند یک آنم در لحظه ام باشی شروع شدن افکارم طعم لبخند ناپیدا گم کرد...

ادامه شعر
حبیب رضایی رازلیقی

( بنگر این ویرانه ) سیاهی شب دراین خرابه معنای دیگری داشت دراین شب ظلمانی عده ای خسته جمعی گرسنه ساکن دراین ویرانه آه در کنار این خرابه کاخی بناست قصر خلیفه بناحق نشسته برتخت ساکنان قص...

ادامه شعر
فرهاد  گنجیه

عید پارسال خاک قلبمون شکوفاشد ولی امسال ازش غنچه و باغ در اومد عید امسال نزدیک شد قدم قدم همه شادیها از باغ صف کشیدن از در قلبمون تو اومدن فکر پائیز و زردی برگ ریزان افکار گذشت و رفت فصل آب بازی ...

ادامه شعر
حبیب رضایی رازلیقی

سرود (تولد امام رضا ع) حُجتِ پروردگار ، عالَمی عاشق تُرا نورچشمِ مُصطفی ، پادشاهِ با صَفا فرزندِ زهرا رضا شاهِ خراسان رضا دلهایِ عاشقانت ، در حَرمَت می تَ...

ادامه شعر
فرهاد  گنجیه

در هیاهوی گذر زمان با کیفی بزرگتر از خاطراتم می گذرم. در شلوغی افکارم برای گم نگشتن افکارم آنها را درون کیف دومی می گذارم. کیف سیاه در بسته اولی پرگشته از خاطرات و حرفهای ارزان دیگری را درون کیف ب...

ادامه شعر
فرهاد  گنجیه

باید بگردیم به دنبال خودمان که غرق احساسیم‘ گشتن به دنبال خود که گم گشته در لحظه ایم . باید جست و پیدا کرد خود بودن را‘ باید رهائی پیدا کرد از حسرت نبودن. باید خواسته هایمان را با لیوانی سر بک...

ادامه شعر
حبیب رضایی رازلیقی

( رجز ) من زادهٔ حیــدرم سپه شکن صفدرم علمــدارِ لشکـرم من قمرم برحسین لعن خدا برشمـا جماعتِ بی حیــا دشمنِ آل طاهـا ای دشمنان حسین شهبازِ تی...

ادامه شعر
فرهاد  گنجیه

برای یک قلم کشیدن روی افکارمان ‘ برای عشق ساده در دلهایمان. برای روزگاری که نکو باشد در اجساممان‘ برای نگاهی که عاشقانه باشدچشمانمان. زندگی را باید ورای محبت گذراند‘ قلب خود را به او داده وزند...

ادامه شعر
مهناز نصیرپور

دلواژه های تنهایی اولین روز آخرین ماه سال... وقت سرودن عشق ️ است نه دویدن های الکی وقت عبوری آرام از جاده های سالی که میگذرد... یادآوری شادی هایی ️ که گذشت لمس خاطره ی آدمهایی که رفتند و ...

ادامه شعر
ندا محرمی

دعوت میکنی من را به یک شام دل انگیز و همین شام دل انگیز چه دل انگیز خیالیست ... #ندامحرمی

ادامه شعر
محمد خسروی فرد

این همه دنیا و دین هست گرفتار تو گشته غم عاشقان دیدن رخسار تو پس بنما رخ ما چون که در این روزگار آمده اند عده ای در پی انکار تو ...

ادامه شعر
مهتاب ایزدسرشت

بازکه توخاطره ام ساختی رفتی واز عشق دلم باختی دیده مرا گفتی ونازم شدی درهوسی دیده ،پرآبم شدی هرنفسم بندحیاتم بودی خیره سری آب حیاتم بودی سرتورا دیده که نشناخته مهرتورا کی به دل انداخته قتل به ...

ادامه شعر
ندا محرمی

زنده بگور میکنم رویای چشمانت را بگذار شهید از دنیا بروم ... #ندامحرمی

ادامه شعر
ندا محرمی

باید سکــــــــوت من ازین ماندن بی شائبه ی رذل درین عصر یخی درین بازار سیاه میان نرهای هوشیار و زنان مست ، بیزارم وقتی همه میلرزند دل از ترس ، دل از عشق دل از شوق تن از سرما تن ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا