- لیست اشعار
- قالب
- نیمایی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
احمد خوش نویس
در23 /02/ 1394 -
میثم گل پری
در23 /02/ 1368
درچشمانتخورشید طلاییجنوبخانه کردهاست مندرپیشوازنگاهت مانندبرفزمستان آبمیشوم
ادامه شعردیشبگریستم غریبانهبادلم بایادمادرم تنهاعروسکم همدمتنهاییمناست مادرمراببخش دیروزدکترم داداینخبر به.منکه مادرنمیشوم...
ادامه شعردیشبگریستم غریبانهبادلم بایادمادرم تنهاعروسکم همدمتنهاییمناست مادرمراببخش دیروزدکترم دارد این خبر به منکهمادر نمیشوم...
ادامه شعرعشقیکحادثهاست تواگرباردگر دربردلبازآیی شایداینحادثه تکرارشود
ادامه شعرفرهادکوهکنم شیرینمنبیا بهرویایمدر بیستونعشق تابتراشمبهسنگ سختنقشیزپیکرت کههمدمتنهاییمشود...
ادامه شعرچون پرکاه نشسته روی یک توده آب و دلش می خواهد باد کوبنده و سرد بوزد بر تن این مرده شوم و تکانی بخورد زیر دانایی باد حس مرداب کبود چه خیال خامی در سرش می چرخد همگان می دانند بستر این م...
ادامه شعردر کنارت بودم که دلت با دل من فقط از رفتن خواند وای ... بیچاره دلم تشنه ی بودنِ تو... چقدر تنها ماند و چه ناگاه خدا هم دل داد یا که در آینه ی روز شمار ِ تقدیر چقدر زود به رفتن دادی دل و رو...
ادامه شعرنوید ای سر زمین فرو رفته در ظلمت ظلم ای دیار وحی و ایمان مردمان فرخفته در سکوت تلخ این خفقان گلویی پر دارند گلویی سرشاراز خروش سخت یک طغیان ************ تقدیم به سرزمینهایی که گرفتار چنگال ...
ادامه شعردیشب در ابدیت رنج بیکران بی تو بودن با خیالت تنها گریستم تمام اشکهای مانده از دوران کودکیم را به وفای به عهدی اساطیری که هیچ یک نباشیم بی دیگری همه شب محزون گویا این سیگار نیم خاکستر شده ...
ادامه شعرای خاطره ی ماندگار شبهای بوسه ومی تو که هر شب تمنای خیس لبانت از هم آغوشی پروانه ونسترن قصه ها می گفت مگر نمی بینی که ماه این یگانه یار دیرین شب به گوش ظلمت ترانه ی سکوت می خواند شب را دریاب...
ادامه شعرامروز آمدیم من وتو خیس خیس نشسته بر نیمکت کهنه پارک باران را به مهمانی خیره درخیره ی سبز چشمانت آمدم در یاد حدیث آنروز بارانی آنروز می شدی گریان به نبودنم به گم شدنت در هیاهوی عشقهای خیا...
ادامه شعرگــل شــمعدانی مــن بـه نـوازشگری دـست تـو عـادت داشـت ایـن گــل ظـریف سـرا پـا احـساس غـیر آب و آفـتاب بــوسه هـای لـب تـو را کـم داشـت گــل شــمعدانی مــن ساـلها در انـت...
ادامه شعردوست تر از خویشت می دارم آنسان که لحظه ای بی تو ماندن را زیست نتوانم چونان که می سوزی دود می شوی خاکستر می شوی اگر چونان تو یافت بتوانم کسی را همیشه همراه آنگونه که گفتم آنگونه که هستی ب...
ادامه شعرفکربودم چه کسی آمده این صبح سحر دیدم ، مرده شوراست مزاحم گشته گفتمش ، خیرباشد حاج علی گفت، درمسجدده مجلس ترحیم توبرپاشده است!! زودبرخیز به آنجا برویم، هردوراه افتادیم همه آنجا بودند،عباس آقاعطار...
ادامه شعر «نیلوفر آبی»
یه روز خوبِ خدا ،
که آسمون آبی بود.
رفته بودم به تما شایِ ،
گلِ نیلوفری که باهمه،
ادامه شعر
زنجیره ی بندگان خدا بسان مردمان گدا از ابتدا تا انتهای خیابان رفاه تا وصال سبد کالا ************* سروده شده در اسفند 92در صف طولانی دریافت سبد کالا...
ادامه شعرآینه یِ «آینه» وَ من او را دیدم ، خودِ او بود ، چو یک دختر زیبا ، بزمین آمده بود . نگهم چون شبنم ، روی آن گونه چون ، ...
ادامه شعرپدرم را در اندوه سرخ غروبی شوم به صیانت عصمت دختری معصوم گرگانی هوسباز دریدند مادرم را سوسوی دیدگانش گره دار قالی هایش ربودند و انگشتانی یخ زده چونان دندانهای پوسیده نمایان از پاره گی کفشها...
ادامه شعرشهوت پدر آتش برانگیخت عاطفه ماذر آب شد از هم آغوشی آب وآتش ما زاده شدیم زایشی مقارن گریه های بی امان آبستن حوادثی داغ از جنس نیاز به رنگ عاطفه به مستوری یک راز زندگی می شود آغاز ودر حلقه عاد...
ادامه شعرمن سنگفرش بی عابر خیس این خیابان آسمان سوگواران سوگواران مظلومیت باران دستی هیچ دستی از قاب پنجره ی هیچ اتاقی به نوازش قطره نیامد ودل سوار بر تازیانه باد همسفر اندوه ابرهای انبوه می رفت ...
ادامه شعر