- لیست اشعار
- موضوع
- عمومی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
parisa fekri
در30 /02/ 1394 -
maryam zallaghi
در30 /02/ 1369 -
یاسر فرازیمقدم
در30 /02/ 1365 -
محمد مهدی نصرزاده
در30 /02/ 1389
تا زمانی که گوسفندم من روبهان ،گرگهای درانند آدمکهای یونجه زاران،هم هی،مرا از چرا،می رانند تا زمانی که گوسفندم من کارم ،افتادگی،میان چراست هر کجا که شبان،مرا راند مقصد من،بدون هیچ،آنجاست تا زمانی...
ادامه شعربنام خدا به حرفهای دلت صادقانه گوش بگیر همیشه بار خودت را خودت به دوش بگیر اگر جهان شده مردابی از نژاد سکون تو رود باش، تو چشمه، تو جنب و جوش بگیر دوباره دست خودت را به دست باد بده دوباره حالت یک ...
ادامه شعرپندی ز استاد بهتر زگوهرست گوهری که تا ابد منوراست گر تو گوش گیری ذهنت معطر است ور نه زندگانی بد معبر است دار دنیا بر اوزان کیفر است این عالم بر همگان ستمگر است مگو هرچه بیاید مقدر است که فکرم ا...
ادامه شعرتو ای ابرسیاه بس کن با این نگاه یک دم چرخی بزن بالای سرم تا باد گیرد دلت خودببینی من چقدر لب تشنه ی گریه ناب توام خارخاشاک روی سینه ام چون کبوتر چُنگ می زنن تشنه آب زلالند بر روی تنم خود علف...
ادامه شعرمحافظان سلامت هماوران شگفت قسم که آمده اند از حریم سبز بهشت کبوتران پرستار شمع بیماری دلاوران سرافراز و خوب پاک سرشت شکسته بال و پریشان به خشم پیر زمان خمیده قامتشان در مسیر وحشت زشت نبوده دغدغشان...
ادامه شعراین بغض های مرده را در من بریزید احساس باران خورده را در من بریزید من چشمه ی بی آب و غمگینم بیایید درد دل افسرده را در من بریزید شب بر سکوتم چادر غم را کشیده غم های طوفان برده را در من بریزید از ب...
ادامه شعرچه کسی عشق به معنی زدوُ ما را خنداند فَصل آدینه به کارگاه عُشاق رساند کیش گاه عُقلا بود که معنی بِزنند هر ورق را که زدم، مَعنیکی بیش نَزاد ...
ادامه شعربازیچه ایم در این انجمن عزیز صد قوم را به یک طایفه ذبح م یکنند هربار باربرانی که دوش به دوش ده اعتزال به یک تَنزله فریاد می کنند هرکو دریغ ،که جا می به جرم جام بودن اش واین نا شنود ه محفل ما ...
ادامه شعردیده خود بیند غم دل پیچه را دردی بالاتر از سر گیجه را گر دستمال بالا بلند بندید بسر فخری بیند درد بی اندیشه بسر همه افکار ملل در ذهن اوست مشکل درد وطن درمان اوست چون بجوید مشک...
ادامه شعرافتاده ام به پای خودم گریه می کنم از دردِ ماجرای خودم گریه می کنم دنیا شکست پشت مرا زیر بار درد گاهی خودم به جای خودم گریه می کنم در اوج بی کسی نفسم تیر می کشد از دست آشنای خودم گریه می کنم دریای...
ادامه شعرپلکی بزدم بهار عمرم سر شد گلهای جوانی همگی پرپر شد ایّام خوشش چون مَهِ فروردین بود رفت آن مه و ماه عمر ما آذر شد ...
ادامه شعرکاش بِشود همه را مست کنیم با می ناب خدا پرست کنیم کیِ با غم به خدا نزدیکتریم؟؟؟؟؟؟ با شادیست که به او پیوست کنیم کافیست گریستن بر پیشینیان بهتر این است که دیگر بست کنیم خدعه دیگر نمی آید بکار ...
ادامه شعردرساغر تو چیست جز قطره های عشق قلب مرا که برده ای و هیچ هوش از سرتمامی عالم ربو ده ای واین گونه در دل همه مأ وا گرفته ای در ساغرت چه ریخته ای یار نازنین . در پر تو نگاهت چه...
ادامه شعر.................................. گرسفر می کنی با اندیشه نارس چرا؟ ...... با توقف راه تکامل پیشه کن **** پ .ن فوت فن داشته باش بعد سفر کن منوچهر فتیان پور(راد)...
ادامه شعردنیای من لبریز از تکثیر رویاست گاهی رخ آیینه در هاشور زیباست من مشتعل در شعله ی لبخند تلخم احساس من در پشت ابر درد پیداست با شعر خلوت می کنم تا سر بگیرد روح غزل هایی که از من بغض می خواست رقص کویر ...
ادامه شعربهشت جایگاهت همسر عزیزم من در عزایت از غم لبریزم گر آمدم آرامگاهت با گُل و آب آبی بر مزارت جز گُلاب نریزم
ادامه شعرزمانی شد که محتاجِ محبت گشتم و دیدم بیابان برف می بارد و خورشیدش نمی تابد سردِ سرد است خانه ما گرمی آغوش در اندیشه می جویَم صدایش میکنم خود را ، برایش شعر میگویَم نوازش میکند دستی سرم را سایه ای اما ن...
ادامه شعرگرعشق به فرهنگ ،کُشته شود هرگزبرازنده ی، کشور نشود کوری وکری در دل جان دیدی مزدوروطن ،دل مرده کشور نشود ***************** ...
ادامه شعربرخیز زجا و کاش بیدار شوی صبح است و دوباره بر سر کار شوی ای کاظم پرتلاش ،ای کوه صبور زود است که تو عکس به دیوار شوی دائی عزیز جای تو خالی هست حیف است درون خاک غمبار شوی ای قله ی مهر،کاش ای مرد بزرگ ای...
ادامه شعربه دل شکستن من صد قبیله در کارند برو که مثل تو در این قبیله بسیارند از این پرنده ی بی پر نخواه قله ی قاف عقاب ها همه از این مسیر بیزارند نمی رسد به تو دست پلنگِ گریه ی من به شوق ماه ، جهانی همیشه ...
ادامه شعر