- لیست اشعار
- موضوع
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
میثم محسن دخت املشی
در22 /02/ 1362 -
محمود حنیفی
در22 /02/ 1366 -
سیروس کامجو موحد
در22 /02/ 1366
او را دیدم و گفتمش چرا حیرانی. از چیست تو را این همه سرگردانی. گفت، در پی آن نیمه ی جانی هستم. آنکس که دلم ربوده است نیمه شبی پنهانی. امین غلامی (شاعر کوچک) ...
ادامه شعرآبشار ِ گیسوانِ وحشی ات چون طلا رنگی چه زرین داشتند در دلِ دلدادگانت مویِ تو غنچه های عشق و خون می کاشتند تارَکَت چون جاده ی دل دادن است گشته قربان گاهِ جانِ عاشقان تو از این عاشق کُشی سودی بَری؟ ...
ادامه شعربه:آریوی عزیز برادرزاده گرامیم مقدمت مبارک و در پناه ایزد همیشه شاد سربلند و چونان نامت بزرگ زندگی کنی! گل خوشبو و اما چون شهانی یگانه در زمین و آسمانی دلت دریایی از مهر است و خوبی تو شاه سرزمینهای...
ادامه شعر_من؛ خراب ِ توبه نخواهم شد... _به بهشت بگو عشق را در خواب ببین!!!
ادامه شعرهمینکه زندگی رو یادم نیس ینی که مردم چند سالیه بیرون نفس دارم و توم خفهاس دلم تو دنیا دست خالیه مجبوره زندگی کنه دلم پمپاژ خون، تپش، ققط همین ... دل از کار افتادمو ولی به روش نیارین ... به کسی نگین ...
ادامه شعرمثنویهایی از من با بیان محاوره که در بستر موسیقی اجرا شدهاند. ترانهی سوم: تا همیشه تا همیشه، تا نهایت، تا دم لحظهء مرگم تو رو خواستم، تو رو میخوام، من دوسِت دارم یه عالم مث کوچهباغای خیس، مث...
ادامه شعربیر بوسه زکات ایله تئز اول کی یوباندیرما سال برقعه نی چهروندان ایمانیمی یاندیرما مهرون اوتوروب جانه ای دلبر سیمین تن بیر هن دئگینن قورتار بیر بئله دولاندیرما من معترف عشقم کونلوم سنه دلبسته نازین ...
ادامه شعربهار است پرنده ها میخوانند کاش با نوایِ باران هم آواز بودیم اردیبهشت استُ در خیالم با تو می چرخمو میرقصمو میخندمو کوچه یِ بهارنارنج را قدم میزنم. #آگرین_یوسفی...
ادامه شعرکاش قلبت بری از شک باشد بر دلت نام خودم حک باشد یاد دادی به من عاشق بودن روزت «استاد» مبارک باشد
ادامه شعرمرزها روی هم ریخته می شوند تالاب ها اشکشان در می آید هجمی از اسارت در قبیله ها شعله میکشد تا نامی از آسیاب نیفتد . ...
ادامه شعرچه پایان شاعرانهای شده قلب ما سخت دلتنگ دیوانهای شده رفت و تنها گذاشت با خود مرا بعد او اینجا عجب دیوانه خانهای شده زیباییت شب را دگرگون میکند به که چه شب پر ستارهای شده آوایت محو در گوشم ...
ادامه شعردئدیم ای گول اورگیم ایچره نهال ایله میسن سینمی تنگه سالیپ عشقی محال ایله میسن دئدی سن چوخ اوجا منزلده زوال ایله میسن آچموسان عشق متاعین نه جلال ایله میسن دئدیم هردن منه بیر باش وئر اورک چوخ تلسیر عش...
ادامه شعر_پرسیدم: "هیچ دوستم داری؟!" _گفت: "به مرگ تو! هرگز..." _پرسیدم: "پس چه می خواهی هر شب توی خواب هایم...؟!" _گفت: "شاید چون کنار تو همه چیز خوب بود..."...
ادامه شعربسمه اللطیف بهشت مهر با تو پیوستن مرا عاری ز پروا می کند عمق آغوشت مرا راهی دریا می کند خواب هستم یا که بیدارم که دل حس می کند خویشتن را در بهشت مهر پیدا میکند تو در آغوشم نگاهم می کنی از زیر چ...
ادامه شعررفتی از شهر ولی هیچ سزاوار نبود عاشق خسته ی تو لایق دیدار نبود؟ یوسفی و همه ی شهر ز حسنت بی تاب گرچه گفتی که در این شهر خریدار نبود همه جا در طلبت ناله کنان می گویم کاشکی باغ گل عشق تو بی خار ن...
ادامه شعردلم در سینه میلرزد گمانم جای تو خالیست... گمانم جای تو خالیست که دل در سینه میلرزد... امین غلامی( شاعر کوچک)
ادامه شعرهرزگاهی به یادم باش که آرام گیرد این قلبم .... کمی نزدیکتر باش مرا از دور نرنجانم .... برایم ،، کودکی باش و کهگاهی بخندانم .... یه وقتای رفیقم باش بزار دستاتو رو شونم .... دلیل بودن من باش بگو هستم ن...
ادامه شعر«چشمه ی جان» منم آن ماهیِ لب تشنه تویی چشمه ی جان من همان سنگ رَهم گوهری ای دُر گران خواب شب پَر زده از چشم و دل خون جگرم تو شدی مایه ی آرامش این روح و روان این خزان دل من پُر شده از خار و خسی...
ادامه شعر_زایمان ؛ مرض واگیری نبود! _هیچ کس اما به ملاقات ِنو رسیده ای راغب نشد... _آخ! _آن زنی که تن به تنهایی نمی داد؛ دل کَند! _و من ِتنها به چه لاعلاج ها؛ که دچار نمی شود!...
ادامه شعر_بروی شانه های شب رها کرده ام بغض گیسوانم را... _شب بی ستاره غارت می کند تا مغزاستخوانم را! _چشم های تو گویی برده اند هم ستاره هم نردبانم را... _کاش بر می گشتی با خنده هایت به آسمان پس می دادی کهکشان...
ادامه شعر