با کبر نظر انداخت ، ابری به تنِ صحرا
که ای چهره و روی تو،از چین شده نا زیبا
رخسار تو از خاک و ، خاشاک همه رویت
من زاده ی آرامش ، برخاسته از دریا
منظور، چه بود آیا ، زین خلقت ناموزون ؟
گفت این و بسی غرید ، بی جنبه ی بی پروا
باران زد و هامون شد ، سیراب پس از لختی
روئید هزاران گل زآن چهره ی بد سیما
جوشید ز خاک دون،عطر از گل و ریحان ها
صحرا همه یکسر شد، چون گلشن جان افزا
هامون به زبان آمد ، در پاسخ آن مغرور
که ای ابر چه می دانی ، از حکمت آن یکتا
شاید منِ بد صورت ، در چشم تو منفورم
اما تو به این ظاهر ، تفسیر مکن معنا
صد راز نهان گشته ، در پهنه ی این گیتی
بنهفته حقیقت چون در باطن این اجزا
از عمر تو کم گردد ، با نخوتِ بی جایت
بر حُسن من افزون شد ، از حاصلِ آن منها
از کبرِ فراوان است ، بی مایه شود انسان
پندی ست به جان بشنو، این قصه ی گویا را
بیچاره بوَد آنکس ،سرمایه ی او فخر است
بسیار ضرر بیند ، از حاصل این سودا
باید که سبک سازیم، ما کوله ی خود زین بار
پایان برسد روزی ، اُطراق گهِ دنیا
از پیله ی خود بینی ، آنگه که برون آییم
آگاهی دل یابیم ، بر حکمت ناپیدا
چون خُلقِ نکو باشد ، در سیرت ما جاری
رَه توشه شود روزی ، در وادی وانفسا
چرکین شده گر با کبر، شریانِ وجود اکنون
تقواست فقط درمان، تا باز شود اِحیا
///////////////////////////////////
وزن عروضی ( دوری ) : مفعولُ مفاعیلن/مفعولُ مفاعیلن
یا : مستفعلُ مفعولن/مستفعلُ مفعولن
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 23
امیر عاجلو 02 مهر 1399 11:39
درود و سلام موفق و مانا باشید
معین حجت 02 مهر 1399 12:05
سپاسگزارم
منصور آفرید 02 مهر 1399 12:01
درود بر استاد غزلهای دلنشین
دستمریزاد
معین حجت 02 مهر 1399 12:06
سپاسگزارم جناب آفرید بزرگوار
محمد رضا درویش زاده 02 مهر 1399 12:35
بسیار زیبا هم آموختم هم بسی لذت بردم درود بی کران استاد حجت نازنین
معین حجت 02 مهر 1399 16:44
بسیار سپاسگزارم دوست بزرگوار و نازنینم جناب درویش زاده گرامی
کرم عرب عامری 02 مهر 1399 13:55
آفرین استادآفرین
معین حجت 02 مهر 1399 16:44
سپاسگزارم استاد عرب عامری بزرگوار
محمد مولوی 02 مهر 1399 16:22
درود برشما استاد گرامی
معین حجت 02 مهر 1399 16:45
زنده باشید جناب مولوی عزیز
علی معصومی 02 مهر 1399 17:37
درود ها ارجمند
و
روزگارتان خوش
◇◇◇◇
معین حجت 03 مهر 1399 10:04
سپاس از دوست بزرگوارم جناب معصومی
کاویان هایل مقدم 02 مهر 1399 21:32
استاد حجت خوش قلم
خاطره شاعره پرآوازه خانم پروین اعتصامی را با اشعار سیر و پیاز، زشت و زیبا و ... تداعی کردید.
دستمایه رذایل و فضایل اخلاقی برای شعر کلاسیک بسیار غنی است و شما به خوبی از آن بهره می برید.
مرحبا بر شما
معین حجت 03 مهر 1399 10:05
بسیار سپاسگزارم جناب هایل مقدم عزیز ، نظر لطف و محبت شماست
ابراهیم حاج محمدی 03 مهر 1399 00:37
درود حضرت دوست . بسیار عالی
حظ بردم
معین حجت 03 مهر 1399 10:08
بسیار سپاسگزارم استاد حاج محمدی ...
همیشه به شاگردی شما افتخار میکنم و قدردان محبت های شما هستم و خواهم بود
مینا تمدن خواه 03 مهر 1399 03:54
درودها نثارتان کلاسیک سرای توانا جناب آقای حجت بزرگوار
به به ..بدون اغراق فوق العاده و بی نظیر
قابل تامل و تاثیرگذار
همیشه شعرهای شما پندی برای آموختن دارد
ممنونم از بینش و اندیشه ی ناب شما
قلم نویسا و طبع روانتان مستدام
معین حجت 03 مهر 1399 10:10
سپاسگزارم بانوی نیک اندیش ، شما همیشه به این کمترین لطف دارید ...
خداوند شما را در پناه الطاف بی کران خویش حفظ نماید ...
ولی اله بایبوردی 03 مهر 1399 11:52
سلام و درودها
جناب استاد حجّت اندیشه نگار
غزلی شیوا
تقدیمی :
تقوای دل بگیر و به کلی تو شاه باش
رو بر زمین گذار و ،به ذکرِ الاه باش
گر دیگران به زور و زر زندگی خوشند
دنیا که جیفه ایست ، به ردِّ نگاه باش
دانی شفیعِ روزِ جزایند پیمبران
در خطِّ مستقیم به عفو گناه باش
.
.
.
ولی اله بایبوردی
معین حجت 03 مهر 1399 18:57
سپاسگزارم جناب بایبوردی
رضا زمانیان قوژدی 03 مهر 1399 20:14
درود بر دلاور مرد کرمان، استاد حجت عزیزم
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
مرحبا
معین حجت 03 مهر 1399 22:47
بسیار سپاسگزارم از لطف و محبت شما دوست بزرگوارم
امید هنرفر 06 مهر 1399 11:28
بیانی شیوا و سزاوار توجه و تقدیر. بسیار زیبا