زنگ داشت اما دوست داشت در بزند...

......
زنگ داشت اما دوست داشت در بزند.
از صاحب خانه ی جدید اجازه گرفته بود.
در زد. (سپرده بود که در را باز نکنند)
دلش ربوده یِ صدای در زدن بود
همه ی خاطراتِ خوبِ خانه انگار
توی صدای در پنهان بود.
دیگر بعد از این همه سال
می داند که چگونه در بزند
که با هفتمین ضربه
به تحویل سال برسد.

#احمد_آذرکمان
منبع تصویر: ؟

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 48 نفر 78 بار خواندند
محمد مولوی (04 /01/ 1400)   |

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا