می دانی ؛
همه چیز در همان گذشته ها جا ماند
در همان سادگی ها؛
پشت سیمهای پیچ پیچ گوشی های تلفن عمومی،
یا زنگ درهایی که هرگز تصویری نبود
مهمان های سرزده که وقتی در را باز میکردیم از دیدنشان ذوق میکردیم...
اه که چقدر امکانات کم بود و دلها نزدیک،
امروز چه ساده با یک تماس تصویر هم را میبینیم
و چه راحت میشود صدای هم را پشت گوشی شنید
اما کو آن دلتنگی ها و ذوق کردنها ..
شاید دیگر دلمان برای هم تنگ نمیشود،
یا شاید اصلا دلهایمان را میان هیاهو گم کرده ایم ،
کاش اصلا نبود این غوغای تکنولوژی
شاید باز دلمان برای زنگ خانه هم تنگ میشد
شاید.....
شاید....