3 Stars

آه و واه ( غـزل )

ارسال شده در تاریخ : 31 تیر 1401 | شماره ثبت : H9421572

آنـکـه دلـبـستـهٔ خـود کـرد و بـشـد دلبنـدم
واه ؛ افسـوس ؛ نکـرد ثـانیـه‌ای خـرسنـدم

کیف میکـردم و حظ ، از ته دل می‌خندید
عـاقـبـت شـد بـه زیـان و ضـرر لـبـخـنــدم

تـهِ شیدایی من ختـم به سوگ خواهد شد
آه ؛ بـا دسـت خـودم گـور خـودم را کنـدم

تـلـه افـکنـدم و تـور بـر سـر راه صیـدی ..
من شدم صیـد همان تـور که خود افکندم

بِـگُـذشـت رو بـه بـطالـت لـحـظات نـابـم !
خاطرات از تو طلبـکار و به عمـر شرمندم

بیست‌وچار ساعته میخواست زمن آزادی
مـن مـگـر کـشـور فـحشـا زدهٔ تـایلـنـدم ..

آخـرش حـرف پـدر فال درآمـد می‌گـفت :
"پـای هـر رهـگـذری ، راه نـباش فـرزنـدم"


آه‌وواه
یزدان_ماماهانی
سـرایـش۳۰_۴_۱۴۰۱

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 41 نفر 58 بار خواندند
امیر عاجلو (01 /05/ 1401)   | یزدان ماماهانی (03 /05/ 1401)   | علی احمدی (03 /05/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (01 /05/ 1401)  علی احمدی (03 /05/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا