خندستان های سنتی ایرانی (کمدی ایرانی) (2)

یحیی آرین پور هم می نویسد:«از روزگاران پیش در کنار شبیه خوانی یک نوع نمایش ملی شبیه به نمایش های سیرکی هم در ایران وجود داشت که عبارت بود از صحنه بازی ها و شیرین کاری هایی که دلقکان و مسخره گان درباری و بازاری (لوطیان و مطربان) اجرا می کردند. (آرین پور،325:2535)
اما طبق اشاره هایی که برخی از منابع نسبت به نمایش کمدی دارند می توان دریافت که نمایش هایی مثل معرکه، تقلید، بقال بازی، هم چنین نمایش های تخت حوضی و سیاه بازی در ایران وجود داشته که هر کدام در جهت سرگرمی و شاد نمودن مردم به مرور زمان خود را تقویت و اهداف جدیدیتری را نیز دنبال کرده اند.
معرکه:
نمایش های معرکه در ایجاد سرگرمی و ارضاء روح انتقادی و اندیشه ی طنزآمیز و در عین حال تفریح جوی مردم موثر بوده است. اما اگر بخواهیم تعریف جامع یا مناسبی نسبت به این نوع نمایش داشته باشیم، بهترین تعریف یا معتبرترین منبع، کتاب «فتوت نامه سلطانی» تألیف مولانا حسین واعظ کاشفی است. وی معرکه را چنین تعریف می کند:«بدان که معرکه در اصل لغت حربگاه را گویند... و (در اصطلاح) موضعی را گویند که شخصی (آن جا) باز ایستد و گروهی مردم آن به روی جمع شوند و هنری که داشته باشد، به ظهور برساند. این موضع را معرکه گویند برای آن که چنانچه در معرکه حرب هر مردی که هنری داشته باشد بروز می نماید و اظهار (آن) می کند و این جا نیز معرکه گیر هنر خود را ظاهر می کند چناچه در حرب گاه بعضی به هنر نمودن مشغول اند و بعضی به تفرج، این جا نیز یکی هنر می نماید و گروهی تفرج می کنند.» (کاشفی سبزواری، 275:1350)
این گونه که از تعریف فوق بر می آید دو عنصر سرگرمی و تفرج که از عناصر کمدی ایرانی است، به شکلی دیگر وجود داشته و در شکل گیری و بعدها رونق معرکه ها موثر واقع می شوند. وی در ادمه می نویسد:« اگر پرسند رکن معرکه کدام است بگو فیض گرفتن و فیض رساندن...»(کاشفی سبزواری، 277:1350)
با این توضیح متوجه یک نوع تأثیر و تأثر در معرکه می شویم یعنی همان چیزی که در تئاتر امروز چه کمدی و چه تراژدی وجود دارد. در ادامه معرکه را به دو نوع تقسیم می کند:« مقبول و پسندیده و نامقبول و ناپسند.»(همان، 279)
کاشفی در ادامه، اهل معرکه را به سه طایفه تقسیم می کند:«اهل سخنف اهل زور و اهل بازی...»(همان، 279) همچنین برای بازی ها و نمایش های معرکه، دسته بندی خاصی قائل است:«مداحان و غرا خوانان، بساط اندازان، قصه خوانان و افسانه گویان، سنگ گیران، مغیرگیران، طاس بازان و لعبت بازان، حقه بازان و غیره.»(همان، 340-280)
از دسته بندی های فوق مشخص است که در نمایش های معرکه انواع متنوع بازی ها و سرگرمی ها وجود داشته است که برای مردم و احیانا، متناسب با زمان و مکان اجرا می شده است. اما پرسش مهمتر این است که کدام یک از این نمایش ها به تئاتر نزدیک تر و کدامیک دورتر است؟ آیا اساسا می توان نام تئاتر را بر یکایک آنها گذاشت؟ آیا هیچ نوع تناسبی بین نمایش های نام برده با تئاتر امروزی وجود دارد؟ وی سپس اهل بازی را به سه دسته تقسیم می کند:« طاس بازان، لعبت بازان و حقه بازان.»(همان، 337)
تنها با شناخت کامل از این نمایش ها و دقت در شکل اجرایی و محتوای هر یک می توان به پاسخی صحیح و روشن درباره ی سوالات مطرح شده رسید. اما مشکل اساسی این است که به نظر می رسد هیچ متن مکتوب یا نوشته شده ای از این نوع نمایش ها وجود ندارد که بتوان با مطالعه و بررسی و نقد آنف جایگاهشان را در عالم تئاتر جست و جو کرد.
جعفر شهری درباره ی تعریف و پیدایش و افول معرکه می نویسد:« ...معرکه آن که عده ای را به دور خود جمع کرده به عناوینی سر آنها را گرم بکند... این معرکه ها معمولا از صبح تا ظهر و از بعد از ظهر تا غروب به هم پیوسته بود.»(شهری:19:1369)
در ادامه توضیحات جعفر شهری مشخص می شود که معرکه گیران ضمن اینکه جای خود را در پایان یک مراسم به معرکه گیر دیگر که از همکاران و دوستان خودشان بود، می دادند؛ اقدام به تعبیر خواب برای مردم به صورت (مرشد و بچه مرشد) و نمایش ها یا سرگرمی هایی دیگر مانند مارگیری، شعبده بازی، مداحی، پهلوانی، بزرقصانی، میمون بازی، بندبازی، خیمه شب بازی می نمودند که اغلب این نمایش ها در تهران و شهرهای دیگر اجرا می شد.
عبدالله مستوفی علاوه بر این موضوع از «بزبازها و غول بیابانی ها» هم نام برده و می نویسد:« داش مشدی هایی بوده اند که با چوب پاهای بلند از جلو و جمعی از عقب با خواندن تصنیف های خودف بچه ها را جلب کرده هیأت عظیم و پرسر و صدایی راه می انداختند.»(مستوفی،365:1360)
تعاریف فوق بیانگر اینست که عنصر سرگرمی و تفریح و لذت، بارزترین صفت در میان انواع نمایش ها و سرگرمی ها بوده که تاریخ شروع و پیدایش آن حدودا به قرن نهم هجری می رسد که بعضی از آنها تا امروز هم ادامه یافته است.
پایان بخش دوم


حسین عامریان / کتاب ماه هنر/ مهر و آبان 1386 ص 56

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 75 نفر 111 بار خواندند
کاویان هایل مقدم (22 /04/ 1400)   |

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا