خندستان های سنتی ایرانی (کمدی ایرانی) (3)

تقلید(خندستان های سنتی):
در بررسی نمایش ایرانی، «تقلید» جایگاه ویژه ای دارد. چرا که تقریبا از یک طرف به عنوان یک شکل مستقل نمایش پا به عرصه می گذارد و از طرف دیگر مضامین و موضوعات تاریخی-اساطیری و موضوع های مربوط به زندگی روزمره و شبه خلاقی را به کار می گیرد. در فرهنگ معین برای واژه ی تقلید این گونه آمده است:«حرکات و طرز تکلم کسی را نشان دادن»(معین، ذیل واژه تقلید)
جمشید ملک پور درباره نمایش تقلید «در ایران» می نویسد:«نمایش های شادی که با عنوان مضحکه معروف شدند، از بازی های معرکه، (دلقک ها) نوروزی خوانان، کوسه برنشین و نمایش های دستجات مطرب مجلسی و دوره گرد بیرون آمدند.»(ملک پور،219:1363)
در این تعریف به زمینه ی پیدایش تقلید اشاره شده است. وی همچنین درباره ی سابقه ی آن به صورت یک شکل نمایشی می نویسد:«در دوره ی صفویه، همچنان که شبیه خوانی اولین زمینه های نمایش خود را پیدا می کند، نخستین گام ها نیز در مورد شکل گرائی «مضحکه و تقلید» به عنوان یک نوع نمایش کمدی برداشته می شود.»(همان) در نگاهی دیگر فرهاد ناظرزاده کرمانی ضمن اینکه بریا واژه ی تقلید عنوان خندستان های سنتی را ارائه می دهد، درباره ی شکل گیری و پیدایش آن می نویسد:« کار کنش های نمایش واره ای خنده آور و سرگرم ساز از دیرباز در ایران توسط مطربان، لوده ها، دلقکان، ... و لوطیان در کوی و برزن و خانه های مردم به مناسبت عیدها و جشن ها پدید می آمدند و از مجموعه ی چنین کارکنش هایی (فعالیت هائی) در درازنای زمان، نمایش های خنده آور طنزآمیز شکل گرفتند.»(ناظرزاده کرمانی 1378: 18-9)
و باز درباره ی سابقه و شکل گیری تقلید، قطب الدین صادقی می نویسد:« تقلید ماحصل تکامل کار دلقکان بازیگری است که به مرور از تقلید حیوانات و لطیفه ها به تقلید لهجه و از تقلید لهجه به تیپ رسیدند.»(صادقی،29:1358) تقلید در جریان پیشرفت خود از منابع خاصی بهره گرفت، قصه های عامیانه ی تاریخ و اساطیر و بازی های «خیمه شب بازی»، همچنین دلقک های درباری با نمایش های خود یکی از منابع مهم پیشرفت تقلید به عنوان یک قالب نمایشی بودند که اثرات بسیاری در این روند داشته اند. یعقوب آژند این افراد را این گونه دسته بندی می کند:«طلحک (یا دلقک) در دربار غزنویان و جعفرک در دربار سلجوقیان و اسماعیل بزاز و کریم شیره ای و کَل عنایت و شغال الملک در دوره قاجارها.»(آژند،13:1373)
حسین نوربخش درباره ی واژه ی دلقک می نویسد:« لفظ تلخک که در اصل درباره لقب مسخره محمود بوده، برای همه مسخره گان عَلَم می شود و در طی قرن ها به صورت طلخک و طلحک و دلخک و سرانجام دلقک تغییر شکل می دهد.»(نوربخش،11:1341)
اما تقلید نیز مانند نمایش های معرکه متن مکتوب و نوشته شده ای نداشت. این گونه که از منابع بر می آید بازیگران تقلید قبل از شروع نمایش قصه ای را بر اساس شرایط اجتماعی روز تعیین کرده و با بداه سازی آن را اجرا می کرده اند. مجید رضوانی با استناد به یادداشت های یک مسافر اروپائی که در سال 1812 به ایران سفر کرده و شاهد یک نمایش کمدی ایرانی به نام «تقلید دونفره» بوده، می نویسد:«یکی از دو بازیگر ظرفی ماست برای فروش داشت و دیگری هر بار با لباس مبدل به عنوان خرید ماست بر روی صحنه می آمد و مقداری از ماست را می دزدید و .... آخر کار هم تمام سر و صورت ماست فروش را ماست مالی می کرد.» این مسافر در مورد تأثیر این کمدی در تماشاچیان با تعجب می گوید:«آنها از دیدن این نمایش به شدت لذت می بردند و حتی خود بیگلربیک از خنده غش کرده بود و بالاخره نمایش نامه در میان تحسین فراوان تماشاچیان.... پایان پذیرفت.»(Rezvani,1962:114)
این تقلید از داستانی بسیار ساده و روان برخوردار است و هرچند به نظر نمی رسد زمان آن از حداکثر ده تا پانزده دقیقه تجاوز کند، لیکن شدیدا مورد توجه مردم بوده است. اما تقلید، داستان های دیگری نیز داشت. بهرام بیضایی درباره ی یکی از این داستان ها می نویسد:«لوطی های بازیگر «تقلید» معمولا با تقلید لهجه و خصوصیات اهالی شهرها و ده ها، دو سه نفر از طبقه های مختلف را نشان می دادند که به هم می رسیدند و پس از احوالپرسی کوتاهی اختلاف بین شان رخ می داد، حرفشان به دعوا و دعواشان به مسخره کردن لهجه و خصوصیات یکدیگر می رسید و داستان با زد و خورد یا فرار و تعقیب تمام می سد.»(بیضایی،169:1344-168)
پایان قسمت سوم

حسین عامریان / کتاب ماه هنر/ مهر و آبان 1386 ص 56

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 62 نفر 84 بار خواندند

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا